گفتگو با فرهود صفرزاده، موسیقیدان و پژوهشگر
شنبه, 11 اردیبهشت 1395
چه شد که به فکر نگارش این مجموعه افتادید؟
چند سال بود که در فکر نوشتن چنین مجموعهای بودم تا اینکه در اواخر سال ۱۳۹۴ نشر فنجان، پیشنهاد مشابهی را مطرح کرد و بهدلیل پیشزمینهی ذهنی که داشتم، به توافق رسیدیم و کار را شروع کردم. مطالعه دربارهی تاریخ موسیقی ایران از مهمترین دغدغههای فکریام است که خوشبختانه در یک دههی اخیر، این رشته با اقبال پژوهشگران و خوانندگان مواجه شده است.
چه شاخصهایی برای نوشتن این مجموعه درنظر داشتید؟
چند شاخص برای نگارش این مجموعه در نظر داشتم. تأثیرگذار بودن موسیقیدان مورد مطالعه، ساده و روان بودن نثر، مراجعه به منابع دست اول، مستند بودن متن و بررسی تطبیقی وقایع تاریخی، فرهنگی و هنری. ادعایی ندارم ولی میخواستم کتابی بنویسم که عوام، آن را با رغبت بخوانند و خواص، خرده نگیرند. قضاوت دربارهی میزان موفقیتم با دیگران و خوانندگان است.
از چه منابعی استفاده کردید؟
در کتاب «چرخ بیآیین» به بیش از صدوسی منبع و در کتاب «باد خزان» به حدود صدوبیست مأخذ، مراجعه کردهام. مطبوعات و نشریات در روشن کردن نکات تاریک زندگی نقش بهسزایی داشتند و توانستند تا حدودی فقر منابع نوشتاری تاریخ موسیقی را جبران کنند.
عنوان بعدی این مجموعه چه خواهد بود؟
هنوز با نشر فنجان در اینباره به توافق قطعی نرسیدهام ولی خودم ترجیح میدهم که قمرالملوک وزیری در اولویت باشد. متاسفانه در مآخذ معتبر، اشارهی کوتاهی به زندگی قمر شده است و او در سال ۱۳۳۸ درگذشت، یعنی سالی که اختناق و خفقان بر انتشار مطبوعات ایران سایه انداخته بود.
گفتنی است پیش از این دو کتاب «موسیقار تبریز» و «کتاب سهتار» از سوی نشر ماهور از همین مؤلف منتشر شده است.