ارکستر ملی ایران در آستانه اجرای «آن لحظهها»؛ هماهنگی نغمهها در تمرین نهایی
دوشنبه, 5 آبان 1404

ارکستر موسیقی ملی ایران در آستانه کنسرت پاییزه خود با عنوان «آن لحظهها»، تمرینهای نهاییاش را ظهر روز یکشنبه ۵ آبان ماه به رهبری همایون رحیمیان با حضور عبدالحسین مختاباد، خواننده این اجرا، در تالار رودکی برگزار کرد؛ تمرینی که سرشار از انرژی، دقت و حس نوستالژیک موسیقی ملی بود.
به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی موسیقی ایران، در نخستین ساعات تمرین، تالار رودکی مملو از صدای کوککردن سازها بود. نوازندگان سازهای زهی، کوبهای و ایرانی هر یک در جای خود مستقر شده بودند و نگاهها به سکوی رهبری دوخته شده بود. با ورود همایون رحیمیان، سکوتی کوتاه در سالن حاکم شده و با اشاره او ارکستر نواخت.
رحیمیان با تسلطی دقیق، قطعهبهقطعه ارکستر را هدایت میکرد؛ گاه دست از رهبری میکشید و به یکی از گروههای سازها نزدیک میشد تا جملهای را تصحیح کند یا داینامیک اجرا را تغییر دهد.
در میانه تمرین، عبدالحسین مختاباد روی صحنه آمد. صدای گرم و آشنا و تلفیقش با ارکستر، حال و هوایی خاص به فضا بخشید. او بخشهایی از قطعات اصلی برنامه را با دقت و ظرافت تمرین کرد؛ گاه با لبخندی کوتاه به رهبر ارکستر اشاره میزد تا جملهای را دوباره تکرار کنند.
در تمرین امروز، قطعاتی از ساختههای برجسته آهنگسازان ایرانی با تنظیمهایی تازه اجرا شد؛ آثاری که از نظر ساختار ملودیک، پیوندی میان موسیقی کلاسیک ایرانی و فرمهای ارکسترال برقرار میکرد. برخی از بخشهای اجرایی، بازآفرینی آثار خاطرهانگیز دهههای گذشته بود که با نگاه جدید رحیمیان رنگ و جان تازهای یافتهاند.
در بخشی از تمرین، رهبر ارکستر از گروه خواست تا بخش «پیشدرآمد» را با ظرافت بیشتری بنوازند. سازها در ترکیبی همصدا، فضایی از وحدت و هماهنگی را شکل دادند. تماشای این همنوازی برای هر بینندهای، نشانی از بلوغ و انسجام ارکستر ملی بود.

رحیمیان و مختاباد از دغدغههای موسیقی فاخر گفتند/ضرورت حمایت از موسیقی هنری
همایون رحیمیان درباره قطعات این کنسرت گفت: در این برنامه سعی کردیم چند قطعه تازه با آقای مختاباد داشته باشیم که ملودی آنها برای خود آقای مختاباد است و من تنظیمشان را انجام دادهام؛ از جمله قطعهای به نام باغ آشنایی. البته تعداد قطعات نسبتاً زیاد شده و کمی نگرانم که آقای مختاباد خسته شوند، اما با توانایی ایشان انشاءالله کار بهخوبی پیش میرود. برنامه بسیار متنوع است و قطعهای از سیمین بَری هم که خودم تنظیم کردهام توسط ایشان اجرا میشود. همچنین قطعهای تازه به نام همای قاف قرب داریم که ایشان زحمت اجرای آن را میکشند. امیدوارم اجرای خوبی پیش رو داشته باشیم.
وی درباره سازبندی ارکستر افزود: بیشتر سازبندیها ارکسترال است و برخی قطعات ارکستر بادی-برنجی ندارند، اما در چند قطعه ارکستر کامل حضور دارد. گاهی گفته میشود ارکستر ملی نباید ساز بادی برنجی داشته باشد، اما این حرف بیهودهای است. ارکستر ملی باید به چنین سازهایی اهمیت بدهد، چون آثار بزرگی توسط آهنگسازان مختلف برای چنین ارکستری تنظیم شدهاند و نباید حذف شوند. ارکستر باید بتواند آن آثار را اجرا کند.
او در ادامه به وضعیت سازها و نیاز نوازندگان اشاره کرد و گفت: سازها عمدتاً متعلق به خود نوازندههاست. این بچهها با زحمت زیاد سازهای شخصیشان را میآورند و با جان و دل کار میکنند. اما فرسودگی و هزینه نگهداری آنها بالاست؛ ویولنها سیم و آرشه میخواهند و قطعات مختلفشان فرسوده میشود. بارها گفتهام که خوب است برای نوازندگان، هر سال یا دستکم هر دو سال یکبار کمکهزینه یا ساز تازه در نظر گرفته شود تا بتوانند سازهایشان را نوسازی کنند. مثلاً سیم ویولن ممکن است وسط اجرا پاره شود. بنیاد برخی سازها مانند کنترباس را در اختیار دارد، اما ویولن، ویولنسل و سازهای مشابه از خود نوازندههاست. هرچند سازهای زهی با گذر زمان پختهتر میشوند، اما آسیبپذیری آنها همچنان وجود دارد. برای مثال ابوآ یا فاگوت قطعات حساسی دارد که باید مرتب تعویض شود، یا قمیش آنها گران است و نوازندگان بهسختی تهیه میکنند. بنابراین لازم است حمایت جدیتری از این هنرمندان انجام گیرد.

رهبر ارکستر ملی در بخش دیگری از سخنانش درباره برنامههای آتی و بزرگداشت آهنگسازان بزرگ ایران گفت: هدف من این است که در اجراهای آینده از بزرگان موسیقی ایران یاد کنیم تا فراموش نشوند. در برنامههای بعدی از آقای تجویدی یاد خواهیم کرد، همچنین قصد داریم از آثار آقای پرویز یاحقی و بابک بیات بزرگداشتهایی برگزار کنیم. پیشتر از آقای همایون خرم قطعاتی اجرا کردیم و از آقای سریر هم تقدیر به عمل آوردیم. اما گاهی خانواده برخی هنرمندان اجازه اجرای آثارشان را نمیدهند. برای نمونه، درباره آثار زندهیاد آقای شهبازیان، همسرشان مخالفت کردند و گفتند اجازه ندارید کار ایشان را اجرا کنید. به نظر من این کار درستی نیست، چون اگر آثارشان اجرا نشود، نامشان به مرور فراموش میشود. هنرمند باید با آثارش زنده بماند. متأسفانه نمونههای مشابهی هم بوده، مانند آثار زندهیاد فرهاد که اجازه پخش آنها داده نشد.
وی در توضیح روند مالکیت آثار گفت: برخی آثار را بنیاد خریداری میکند و آهنگساز با قرارداد رسمی آن را به بنیاد واگذار میکند، بنابراین دیگر نباید مانعی برای اجرای آن وجود داشته باشد. مخالفت خانوادهها در چنین مواردی کملطفی است، هرچند گاهی چارهای جز رعایت این موضوع نداریم.
رحیمیان در بخش پایانی سخنانش درباره برنامههای منظم ارکستر توضیح داد: برنامههای ارکستر ملی و ارکستر سمفونیک بهصورت ماهانه برگزار میشود و هر کدام معمولاً یک اجرا در ماه دارند. تلاش میکنیم اگر امکانش باشد، در ماه دو اجرا داشته باشیم. اما متأسفانه در جامعه امروز گوش مردم به موسیقی پاپ عادت کرده است. من با موسیقی پاپ مخالف نیستم، خودم هم در گذشته با خوانندگان پاپ زیادی همکاری کردهام چون ساز تخصصی من ویولن است، اما آنچه امروز بهنام پاپ پخش میشود در بسیاری از موارد سطحی و بیمحتواست. شعر و ملودیها ضعیفاند و گاهی حتی پوچ. در حالیکه برای ارکستر ملی یا سمفونیک حتی یک بیلبورد تبلیغاتی در سطح شهر دیده نمیشود، ولی تبلیغات پاپ همهجا را پر کرده است.
دولت برای موسیقی هنری باید هزینه کند
در ادامه، عبدالحسین مختاباد، خواننده این برنامه نیز درباره اهمیت حمایت از ارکسترهای هنری گفت: در همه جای دنیا ارکستر سمفونیک و ارکستر ملی مانند آموزش و پرورش یا آموزش عالیاند؛ دولت باید برای آنها هزینه کند چون سودده نیستند. همانطور که کسی فرزندش را برای بازگشت سرمایه به مدرسه نمیفرستد، دولت هم باید برای اعتلای فرهنگی جامعه هزینه کند. در بسیاری از کشورها، انجمنهایی بهنام دوستداران فیلارمونیک وجود دارد که وزارتخانهها یا نهادهای فرهنگی آنها را سازماندهی میکنند. اعضا هر سال با پرداخت حق عضویت یا خرید بلیتهای سالانه، از ارکسترها حمایت میکنند. شهرداریها نیز برای تبلیغ و حمایت از این اجراها اقدام میکنند.
وی افزود: متأسفانه در ایران برای موسیقی هنری و ارکسترهای ملی و سمفونیک هیچ برنامهریزی درستی وجود ندارد. رسانهها، شهرداری و دستگاههای فرهنگی باید با افتخار از چنین برنامههایی حمایت کنند. همانطور که استاد رحیمیان اشاره کردند، هزینه سازها برای نوازندگان بسیار بالاست؛ سازهای حرفهای بیش از صد میلیون تومان قیمت دارند، در حالیکه نوازندگان از جیب خودشان خرج میکنند. من بارها گفتهام که دولت برای موسیقی هنری نباید فقط خرج کند، بلکه باید ولخرجی کند؛ چون این حوزه نیازمند سرمایهگذاری فرهنگی جدی است.
مختاباد همچنین بر ضرورت تشکیل انجمن دوستداران موسیقی ملی تأکید کرد و گفت: این انجمن میتواند با عضوگیری از شرکتها، وزارتخانهها و مؤسسات خصوصی، به اجرای ارکسترها کمک کند. هر نهاد میتواند چند اجرا را پیشخرید یا حمایت مالی کند تا هنرمندان با آرامش بیشتری فعالیت کنند. امیدوارم مسئولان فرهنگی کشور به این موضوع توجه ویژهای داشته باشند.

ارکستر موسیقی ملی ایران، دومین کنسرت پاییزه خود را با عنوان «آن لحظهها»، روزهای ۷ و ۸ آبان ۱۴۰۴ با رهبری همایون رحیمیان و خوانندگی عبدالحسین مختاباد در تالار وحدت تهران برگزار میکند.
گزارش:مینا آتشی
داوود گنجهای:جشنواره جوان از سایر جشنوارههای موسیقی موفقتر عمل کرده است
علی اکبر مرادی: جشنواره موسیقی جوان باید منطقهای برگزار شود
ارسلان طیبی: هوای علاقمندان به موسیقی نواحی را داشته باشیم
وقتی رتبه مهمتر از تجربه میشود
گزارش تصویری اختتامیه هجدهمین جشنواره موسیقی جوان ۳
تمدید مهلت فراخوان چهل و یکمین جشنواره بینالمللی موسیقی فجر
جایزه ۷۰ میلیونی پوستر جشنواره موسیقی فجر/پوستر ۲۰ مهر رونمایی میشود
دیدار سرپرست معاونت هنری ارشاد با شورای سیاستگذاری جشنواره موسیقی فجر
انتشار فراخوان طراحی پوستر ۴۱مین جشنواره موسیقی فجر
فراخوان دعوت به همکاری در چهل و یکمین جشنواره بینالمللی موسیقی فجر
جشنواره موسیقی نواحی باید مردمی برگزار شود
بخش مستقلی برای موسیقی نواحی ایران تشکیل شود
بخش مردمشناسی جشنواره موسیقی نواحی مغفول مانده است
جشنواره موسیقی نواحی ایران باید از نگاه گلخانهای و پروژهای رها شود
آیین نامه جشنواره موسیقی نواحی ایران تدوین میشود