انتشار دو حکایت دیگر از مثنوی معنوی/ «ضیاء الحق» و «صلاح الحق»
شنبه, 23 فروردین 1399
عماد توحیدی، آهنگساز آلبوم «شمس جان»، از تولید دو اثر دیگر به نامهای «ضیاء الحق» و «صلاح الحق» با محوریت حکایات مثنوی معنوی خبر داد.
به گزارش نای، توحیدی در این باره گفت: سرودن مثنوی معنوی به عنوان یک شاهکار جاوید معرفتی در ادبیات جهان مرهون وجود سه شخصیت مهم و تأثیرگذار در زندگانی مولانا جلالالدین بوده است و اینان «شمس تبریزی»، «حسامالدین چلبی» و «صلاحالدین زرکوب» بودهاند. در «مناقب العارفین» از مولانا جلالالدین محمد بلخی نقل است: «…شمسالدین به مثابت آفتاب است و شیخ صلاحالدین درمرتبۀ ماه است و حسامالدین چلبی میانشان ستارهای است روشن و رهنما».
در آلبوم اول، حکایت «پادشاه و کنیزک» به مناسبت مضمون و اشارات داستان، «شمس جان» نام گرفت و این آغازی بر سه گانهای است که متکی بر روایت سه حکایت نغز و پرمغز مثنوی معنوی است. اثر دوم «ضیاء الحق» نام دارد که لقب حسامالدین چلبی اُرموی بوده است و مولانا در دفتر اول در مورد او و شمس چنین سروده:
رو ز سایه آفتابی را بیاب
دامن شه شمس تبریزی بتاب
ره ندانی جانب این سور و عرس
از ضیاء الحق حسام الدین بپرس
اثر پایانی این سهگانه نیز «صلاح الحق» نام دارد که اشارت به صلاحالدین زرکوب است.
عماد توحیدی که در دهۀ هشتاد با تهیهکنندگی مرکز موسیقی حوزۀ هنری سازندۀ آلبومهای سهگانۀ موفق «کولی کوبی»، «ذوالجناح» و «قلندروار» با بهرهگیری از هشتاد ساز کوبهای بوده است در مورد همکاران خود در دو اثر باقیمانده تاکید کرد: حضور مغتنم عبدالجبار کاکایی و داوود آزاد نهفقط به لحاظ مرتبت رفیع هنری ایشان بلکه به دلیل معرفت و انس جانانه این دو با سلوک و شعر مولاناست. در کنار این بزرگان از محضر هنرمندان شاخص دیگری نیز بهرهمند خواهیم شد که بعد از توافقات نهایی اخبار آن منتشر خواهد شد. همچنین حضور مؤثر آرش صفدری و وحید اختری به عنوان مشاوران هنری، صدابردار و ناظر ضبط در پروژه قطعی است.»
عماد توحیدی که رساله دکتری او در دانشکدۀ فیلولوژی دانشگاه مسکو با موضوع مولانا بوده است اضافه کرد: انجام این پروژه جدا از دغدغههای همیشگی من در حوزۀ ادبیات، سوقدادن مخاطب به سوی معنویت ناب و اصیل نهفته در این اشعار است. یادم هست که پرفسور «اولریش مارزلف» که یکی از صاحبنظران برجستۀ جهان در حوزۀ افسانه است در کارگاه طبقهبندی قصههای ایرانی، مثنوی را گنجینۀ منحصربهفرد و پایانناپذیر حکمت ایرانی در تاریخ بشریت مینامید. در روزگاری که شوربختانه دستاوردهای عرفان ایرانیاسلامی و مولانا تبدیل به دستاویزی برای دکانداری و سوداگری عدهای متظاهر فرومایه در پوشش عرفانهای کاذب و ریاورزانه شده، نیاز به روایت و ارائۀ صحیح و بیغل و غش آثار ارجمند زبان فارسی و تفسیر صحیح آنها بیشتر احساس میشود. از سویی نباید از تأثیر و نقش بسزای تعلیمی و اخلاقی مثنوی که با بهرهگیری از مضامین قرآنی و شرح و بسط روایات بهوجود آمده غفلت کرد. ابیات ارجمندی از حمد حضرت حق تعالی، نعت پیامبر عظیمالشأن اسلام و همچنین مدح و منقبت بزرگان دین و عرفان از جمله امیرالمومنین علی (ع) در جایجای مثنوی دیده میشود و به سنت آثار ادبیات حکمی و تعلیمی فارسی که متکی بر داستانپردازی است مولانا نیز در خلال روایت حکایات خود، سلوک بندگی را با مثالهایی از گفتار و کردار اولیاءالله آموزش میدهد. همانطور که شما از آثار بهجامانده از شمس تبریزی استاد معنوی مولانا نیز درمییابید که او نیز دانش گستردهای در ادبیات، لغت، تفسیر قرآن و عرفان داشته است و بیتردید مولانا جلالالدین را از این خزائن شریف بهرهمند ساخته است. مثنوی اثری بیهمتا و بیرقیب است و میتوان از مشی مصلحانه و منش مؤمنانۀ معارف آن در جهت رشد معنوی جامعه بهره برد.