مهاجرت شنیداری
یکشنبه, 16 اردیبهشت 1397
محمدرضا آزادهفر در یادداشتی به شرح «مهاجرت شنیداری» و تأثیر آن بر سبد شنیداری مردم یک منطقه و انواع آن پرداخت.
به گزارش روابط عمومی انجمن موسیقی ایران، محمدرضا آزادهفر (عضو هیأت علمی دانشکده موسیقی دانشگاه هنر) در یادداشتی با عنوان «مهاجرت شنیداری» به آسیبشناسی سبد شنیداری مردم یک منطقه و تأثیر رسانههای ارتباط جمعی بر آن پرداخته است که در ذیل میخوانید.
یکی از انواع مهاجرتها که در نیمۀ دوم قرن بیستم حاصل شد مهاجرت شنیداری بود. تا پیش از اختراع ترانزیستورها، سبد شنیداری مردمِ بومیِ یک منطقه صرفاً توسط نوازندگان همان منطقه تغذیه میشد. گسترش رسانههای ارتباط جمعی و در رأس آنها رادیو و سپس تلویزیون انقلاب گستردهای در تغییر شکل مصرف روزانهی موسیقی و به تبع آن شکلگیری ذائقۀ جدید شنیداری حاصل کرد. این تغییر شکل اما بهشدت تحت کنترل برنامهریزانِ آنتنهای رادیویی و تلویزیونی بود. دامنۀ این کنترل با گسترش گیرندههای ماهوارهای کم شد. به گونهای که برخی جوامع شاهد مهاجرتهای شنیداری گستردهای از شبکههای سنتی ملی به شبکههای فرامرزی شدند. این مهاجرتها که اغلب آنها از دههی هشتاد شمسی آغاز شد به صورت جمعی رخ میداد؛ به این معنا که مردم یک قوم، منطقه یا کشور همگی به تماشای شبکهای خاص مهاجرت میکردند.
مهاجرت شنیداری نوین، اما با شکلگیری شبکههای اجتماعی آغاز شد. مهاجرت جدید سه تفاوت عمده با انواع قبلی مهاجرت داشت. اول اینکه اگرچه مهاجرت در ابعاد زیاد جمعیتی آغاز شد، اما مقصد آن برخلاف انواع پیشین مهاجرت به یک یا چند نقطه نبود. تفاوت دوم فاصله گرفتن زیاد طبقات مختلف در زمینهی نوع مصرف موسیقی بر اساس مقصد سفر شنیداری آنها شد. سومین تفاوت و شاید بتوان گفت مهمترین آنها این است که این شکل مهاجرت تا حد زیادی بازگشت ناپذیر است. یعنی بازگشت مهاجران شنیداری شبکههای اجتماعی به شیوۀ سنتی مصرف موسیقی آنگونه که پیش از مهاجرت وجود داشت متصور نیست. برهمین اساس تلاشهایی که از گوشه و کنار به شکل ترغیبی یا تنبیهی برای بازگشت مهاجران به شیوههای پیش از مهاجرت تلاشی بیحاصل خواهد بود.