گزارش پنجمین نشست گفتمان ضرب اصول
سه شنبه, 14 اردیبهشت 1395
پنجمین نشست از سلسله «گفتمان ضرب اصول» با موضوع «نقد و بررسی جشنوارهی موسیقی فجر» عصر دیروز با حضور کیوان ساکت، هوشنگ کامکار، مانی جعفرزاده، رضا مهدوی و امیرعباس ستایشگر برگزار شد.
رضا مهدوی، مجری این مراسم گفت: «تقریباً یک سال قبل نشستهای “گفتمان ضرب اصول” برگزار شد. گفتمانی که بنا داشته و دارد تا فضایی آزادانه را برای فراهم کردن بستر گفتوگو در میان اهالی موسیقی را فراهم کند همانطور که از ابتدای تشکیل این جلسات تأکید کردیم باید گفت که گفتمان ضرب اصول بدون وابستگی به هیچ گروه و یا جناحی کار خود را آغاز کرده و دنبال میکند.
«اگر مدیران مسئولان ما یاد بگیرند که نقدها را بپذیرند بسیاری از مشکلات کشور ما قابل حل خواهد بود. متأسفانه به خاطر عدم پذیرش نقد موسیقی در ایران تبدیل به یک غده چرکین شده است که هر روز شاهد اتفاقات عجیبی در آن هستیم. این نکته را هم باید عنوان کنم که گفتمان ضرب اصول تنها وظیفه طرح موضوع را به عهده دارد. بسیاری از اهالی موسیقی از ما میخواهند موضوعات را پیگیری کنیم و یا نامهنگاری انجام دهیم. اما هدف اصلی ما فقط طرح موضوع است. ما انتظار داشتیم آقای نوربخش که مدیریت جشنواره قبل را برعهده داشتند در این جلسه حضور داشته باشند. نشست نقد و برسی جشنواره هم بنا بود ۱۰ روز بعد از این رویداد موسیقایی برگزار شود. اما آقای نوربخش از ما خواستند تا آماده شدن کامل، این جلسه را به عقب بیندازیم و در فروردینماه برگزار کنیم. اما در فروردینماه نیز حاضر به شرکت در این جلسه نشدند و دیگر پاسخ تماسهای ما را ندادند و به خاطر همین است که امروز طرف مقابل که باید حضور داشته باشد از عملکردش دفاع کند غایب است.»
«امروز ۳۰ سال از زمان برگزاری اولین جشنواره گذشته و ما باید جنبههای مختلف آن را بررسی کنیم. جشنواره موسیقی فجر از سال ۱۳۶۴ برگزار شده که اتفاقاً طی این سالها بزرگان موسیقی کشور هم در آن حضور داشتهاند. سؤالات زیادی در خصوص این دوره از جشنواره قابل طرح است. سؤالاتی چون اینکه آیا معاونت هنری چنین ریسکی را خواهد کرد و در سال بعد هم همهی اختیارات را به یک نفر خواهد سپرد یا خیر. اما نکتهای که به جرأت میتوان گفت این است که جشنوارهی موسیقی فجر برای هیچیک از مدیران پشتمیز نشین نیست و جشنواره موسیقی متعلق به اهالی موسیقی است و همه خانواده موسیقی حق دارند که در آن شرکت کنند. در ایام برگزاری این جشنواره و دوران پس از آن در برخی محافل گفته شد که جشنواره موسیقی فجر در واقع یک میهمانی خانوادگی بزرگ است و طیف گستردهای از جوانان کشور که باید در جشنواره حضور پیدا میکردند غایب بودند. همچنان جامعه ما نقدپذیر نیست ما حرف از اتاق شیشهای میزنیم و سر بزنگاه هم پاسخگو نیستیم.»
امیرعباس ستایشگر در ادامه این نشست گفت: «در اختتامیه دوره سیام جناب ریاحی به عنوان دبیر دوره بعد معرفی شدند و این یک روال همیشگی بوده است. اما شش ماه پس از این اتفاق معاونت امور هنری وزارت ارشاد به ناگاه حکم آقای نوربخش به عنوان مدیر جشنواره را میزند. جشنوارهای که دبیر داشته چطور برایش مدیر انتخاب میشود ضمن اینکه در تمامی ادوار گذشته جشنواره مدیرکل دفتر موسیقی ریاست جشنواره را برعهده داشته است.»
«بیخبری جناب ریاحی از این اتفاق آنجایی محرز شد که ایشان طی مصاحبهای اعلام کردند که اطلاعی در این باره ندارد و طی روزهای آینده مسائل را بازگو میکند. فعالیتهای جشنواره سی و یکم در واقع با تخریب دورههای قبل این رویداد توسط مدیر جشنواره آغاز شد. ایشان اعلام کردند بخشهای نسلی دیگر و استعدادهای درخشان جشنواره برای امداد مالی میآمدند برای من این موضوع بسیار جالب بود آیا هر مدیری که به جشنواره میآید اختیاراتی در این حد دارد که چند بخش را حذف بکند، لوگوی جشنواره را عوض بکند و…، آیا هر مدیری که میآید باید براساس یک آییننامه مصوب عمل بکند یا خیر.»
«چرا ما شفاف نیستیم، گفته بودند ما بزرگان را به جشنواره میآوریم. بزرگان موسیقی ما مگر امثال شجریان، علیزاده، کلهر، ناظری و طلایی نیستند. همین موضوع بیانگر این است که نتوانستند بزرگان را به جشنواره بیاورند. جشنوارهی موسیقی فجر جای کسب درآمد نیست، وظیفهی جشنواره موسیقی فجر الگوسازی است و با آن نمیتوان تجارت کرد. ما بهراحتی در این دوره از جشنواره نهتنها بزرگان را نیاوردیم که جوانهای موسیقیمان را هم نابود کردیم.»
رضا مهدوی در مسائل مربوط به حضور حسن ریاحی گفت: «در سه روز اول جشنواره آقای ریاحی حضور پیدا نکردند و وقتی هم که آمدند طی مصاحبههایی که انجام شد منکر فعالیتهای دورههای گذشته که خودشان مسئول بودند، شدند. به اعتقاد من شخصیت والایی مثل آقای ریاحی نباید وجهالمصالحه مدیریتی میشد. اما متأسفانه ایشان هم در این رابطه هیچگاه شفاف صحبت نکردند.»
مانی جعفرزاده در این نشست گفت: «نوع اندیشه محفلی و دورهمی اصولاً به یک تفکر رایج در گفتمان هنری و سیاسی کشور تبدیل شده است. این اتفاق را میتوان به وضوح در داوری جشنواره و نتایج آن دید. اولین سؤالی که در این خصوص مطرح میشود این است که اصولاً برگزاری داوری در جشنوارههای معتبر بر چه مبنایی است. جشنوارهها معمولاً در قسمت اجراها داوری میشوند و نه آلبومهای موسیقی که معمولاً هم تعداد داوران فستیوالها فرد است و از عدد ۹ هم تجاوز نمیکند. البته جایزه دادن به آلبومها در طول یک سال فینفسه اتفاق خوبی است. اما ما باید سازوکار داوری را ابتدا مشخص کنیم اینکه آیا ما قصد داریم به سبک و سیاق داوران آثار را قضاوت کنیم یا میخواهیم به شکل آکادمیک و علمی آثار را بررسی کنیم.»
«هیأت داوران این دوره مجموعاً ۸۲ نفر بودهاند مسلماً رسیدن به یک منطق داوری بین ۸۲ نفر بسیار دشوار است. اما باید دید این آثار برچه اساسی برای داوری انتخاب شدهاند. در اساسنامهای که در این خصوص جشنواره موسیقی فجر منتشر کرده آثار در سه مرحله داوری شدهاند. اول یک گروه کارشناسی متشکل از دانشجویان موسیقی، دوم کارشناسانی که به صورت اجمالی آثار را بررسی کردند و سوم گروهی که به صورت تخصصی به آثار امتیاز دادند. به غیر از این سه مورد هیچ توضیح دیگری درباره سازوکار داوری داده نشده است. اینکه گفته شده گروهی به صورت اجمالی آثار را بررسی کردند دقیقاً یعنی چه، اما نکته جالبتر این است که در بخشی از اساسنامه داوری عنوان شده بود که حداقل ۴۵ ثانیه از قطعات آلبوم باید شنیده شود. بگذارید یک مثال در این ارتباط بزنیم. فرض کنید کانچلی که مهمترین آهنگساز زندهی دنیا است یکی از آثار معروفش را به جشنواره ارسال کرده اثری که ۴۵ ثانیه اول آن فقط از یک سری نتهای کشیده استفاده شده است. اگر اثر کانچلی در جشنواره بررسی میشد در همان ابتدا حذف میشد. موضوع بعدی بازهی زمانی انتخابشده برای بررسی آثار است.»
جعفرزاده در مورد بازهی زمانی انتخابشده برای آثار گفت: «آلبوم برگزیدهی این دوره در بازه زمانی ۲ سال گذشته منتشر شده بود و این سؤالبرانگیز است اما آقای نوربخش طی مصاحبهای در این باره این توضیح را میدهد که اگر میخواستیم بازه زمانی یک ساله را انتخاب کنیم آثار برای داوری به حدنصاب نمیرسید این استدلال به شخصه برای من قابل پذیرش نیست میتوان آثار کمتری را بررسی کرد اتفاقاً در همه جشنوارهها سازوکار داوری به گونهای تبیین میشود که آثار کمتری در مرحله نهایی پذیرفته شوند تا داوریها بهتر انجام شود.»
«آقای نوربخش در جایی عنوان کرده بودند که جشنواره جای موسیقی مظلوم نیست. با توجه به گروههایی که در جشنواره شرکت کردند میتوان گفت که منظور ایشان موسیقی جدی بوده است من هیچ خصومتی با آثار تجاری ندارم اما به اعتقاد من جشنواره کارش این است بخشی از موسیقی را وارد کند که امکان رقابت با موسیقاییهای تجاری را ندارد.»
رضا مهدوی: جشنواره موسیقی فجر به نوعی کپیبرداری از جشن موسیقی ما بود. دولت میتواند به راحتی جشنواره سال بعد را به سایت موسیقی ما واگذار کند چراکه همه چیز شبیه این جشن مستقل موسیقایی بود.
امیرعباس ستایشگر: «جشنواره موسیقی فجر نکات مثبتی هم داشت اول اضافه شدن بخش راک به جشنواره بود، مورد بعد هم برگزاری نشست خبری برای برخی از گروههای حاضر در جشنواره بود. نکته مثبت دیگر هم تبلیغات شهری مناسب بود اما به اعتقاد من که از سال ۷۸ درگیر مستقیم جشنواره بودهام بینظمترین جشنواره موسیقی فجر طی ۳۰ سال گذشته برگزار شد. بین شش تا هفت بار جدول اجراها تغییر کرد و چندین اجرا نیز لغو شد. در پنج دوره گذشته حتی یک اجرا هم در جشنواره موسیقی فجر لغو نشده بود مگر میشود ما با گروهی قرارداد ببندیم و در دیماه هم اعلام رسانهای گسترده بکنیم اما ۴۸ ساعت قبل از اجرا خبر لغو آن منتشر شود. شجاعت حسینخان، ژیوان گاسپاریان و کاوه یغمایی از جمله اجراهایی بودند که در این دوره از جشنواره لغو شدند. اجراهایی که اگر به ثمر مینشستند ۴۰۰ میلیون تومان پول به جشنواره میآورد.»
«اعلام شد که شجاعت حسینخان به خاطر ویزا نمیتواند بیاید وقتی ما حضور یک هنرمند بینالمللی را رسانهای میکنیم و از نام او به شکلهای مختلف برای تبلیغات جشنواره استفاده میکنیم یعنی ویزای هنرمند آماده بوده، هتلش رزرو شده بوده و تمامی شرایط برای حضور او در کشور فراهم بوده است. در مورد اجرای کاوه یغمایی نیز باید گفت که گروههای حاضر در جشنواره مدتها قبل از برگزاری این رویداد به حراست معاونت هنری ارجاع داده میشوند و شرایط حضور آنها در جشنواره به طور کامل بررسی میشود. با این شرایط چطور ۴۸ ساعت قبل از یک اجرا با لغو روبهرو میشویم.»
«چرا ما شفاف نیستیم، چرا اعلام نمیکنیم سهراب پورناظری برای حضور در جشنواره چقدر دریافت کرده است. من به عنوان کسی که سه دوره مسئول بخش نسلی دیگر جشنواره موسیقی فجر بودهام این را میگویم که دستمزد تمامی افراد حاضر در این بخش طی این سه سال برابر با دستمزد آقای پورناظری نیست. در مجموع ۶۹ گروه در جشنواره اجرا داشتهاند، در این میان ۱۸ گروه وابسته به خانه موسیقی بودهاند، ۲۷ گروه در دورههای قبل اجرا کردهاند، ۱۵ گروه در بخش بینالملل حضور داشته و ۹ گروه جدید هم امسال در جشنواره اجرا کردهاند. پس بر این اساس میتوان گفت که ما کار ویژهای انجام ندادیم و فقط جریانهایی مثل بخش رقابتی و نسلی دیگر را حذف کردهایم.»
کیوان ساکت: «ارکستر وزیری بین ۵۰ تا ۷۰ نوازنده دارد و یکی از بزرگترین ارکسترهای خصوصی است که هیچ حامی مالی ندارد و به صورت مستقل کار خود را پیش میبرد. در این دوره از جشنواره از من برای اجرا دعوت شد در ابتدا ما با انجمن موسقی قرارداد بستیم اما بعد عنوان کردند که باید یک قرارداد دیگر با نهادی دیگر امضا کنیم.»
«دستمزدی که به ارکستر من دادند معادل یک چهارم دستمزد آقای پورناظری بوده است. چرا ارکستر من باید یک دهم ارکسترهای دیگر دستمزد بگیرد. ۲۵ میلیون تومان رقم قرارداد گروه وزیری برای اجرا در جشنواره بوده است که بعد از اعتراض من به آقای نوربخش ۵ میلیون تومان به آن اضافه شد و در نهایت هم ۴ میلیون بابت بیمه از مبلغ قرارداد ما کسر شد.»
«اجرای اول ما خوشبختانه با استقبال روبهرو شد و من تصمیم گرفتم یک اجرای دیگر را در جشنواره داشته باشم که روز دوشنبه را به من اختصاص دادند اما بعداً با من تماس گرفتند و گفتند ما اینقدر پول نداریم و باید با ارکستر کوچکتری اجرا کنید. من هم قبول کردم. دوباره با من تماس گرفتند و گفتند که برای این اجرا باید یک رپرتوار جدید داشته باشید، من دوباره قبول کردم. نیم ساعت بعد دوباره با من تماس گرفتند و گفتند با ارکستر کاملاً سنتی اجرا کنید، من مجدداً پذیرفتم، اما در نهایت هم آن اجرا را به من ندادند. اگر ریگی در کفش ما نیست، چرا شفاف نیستیم، چرا با هنرمندی مثل من اینگونه برخورد میشود.»
«من خودم یکی از داوران جشنواره بودهام و چون امضای خودم را میشناختم اثر خودم زیر دست خودم آمد و من هم زیر برگهی داوری نوشتم که چون من داور هستم از نمره دادن به اثر خودم پرهیز میکنم.»
هوشنگ کامکار در پاسخ به سخنان کیوان ساکت گفت: «دستمزد آدمها را خودشان تعیین میکنند. ایرادی که من به ساکت میگیرم این است که اگر به این دستمزد که به آن اعتراض دارند، نباید شرکت می کردند. قرارداد ما دوماه قبل از اجرا بسته شد و همه امضا کردیم. قبل از جشنواره اجرای دیگری هم داشتیم که به دلیل همین قرارداد چکهای آن اجرا را پس دادیم و آن اجرا را کنسل کردیم. اگر سال دیگر هم به من پیشنهاد حضور در جشنواره را بدهند با یک برابر و نیم این قرارداد در صورتی که قبل اجرا پرداخت شود، شرکت میکنیم.»