چهرهی ممتاز حافظ، قسمت هشتم
چهارشنبه, 19 آبان 1395
جام گیتی نمای شعر حافظ
سخن حافظ آیینهی تحولات فکری و… از گذشتهی دور و ورقگردانی لیل و نهار و بههمخوردن دفتر ایام در عصر اوست، و همین نکته تنوع دلپذیری بدان داده است. مثلاً وقتی شاه شیخ ابواسحاق فرمانروایی شیراز را به دست میگرفت، آزادگان و اهل ذوق و اندیشه نفس راحتی میکشیدند. به قول حافظ:
راستی خاتم فیروزهی بو اسحاقی
خوش درخشید ولی دولت مستعجل بود
بعد از او امیر مبارزالدین (معروف به محتسب) بر تخت نشست، و رسم و راه غزنوی و سلجوقی را تازه کرد، و از المعتضد بالله عباسی که در نصر ادعای خلافت داشت عهد و لوا گرفت. نفسها در سینهها حبس شده بود و حافظ میسرود:
گویند رمز عشق مگویید و مشنوید
مشکل حکایتی است که تقریر می کنند
***
ای دل طریق رندی از محتسب بیاموز
مست است و در حق او، کس این گمان ندارد
***
خدا را محتسب ما را به فریاد دف و نی بخش
که ساز شرع از این افسانه بی قانون نخواهد شد
نوبت به پسرش شاه شجاع که میرسید، باز هم هاتف غیبی مژدهها به گوش شاعر میرسانید:
به صوت چنگ بگوییم آن حکایتها
که از نهفتن آن دیگ سینه میزد جوش!
بعدها عدالت و دانشپروری شاه منصور هم امیدها در دلها برمیانگیخت و هنگام آمدن او گفت:
جمال بخت ز روی ظفر نقاب انداخت
کمال عدل به فریاد دادخواه رسید
ز قاطعان طریق این زمان شوند ایمن
قوافل دل و دانش که مرد راه رسید
هنر حافظ در این است که دردهای مردم را در آن روزها بیان کرده است. امتیاز حافظ بر دیگران این است که او خودبین و خودپرست نیست. غم همهی مردم را میخورد. مردماندیش است و مردمدوست. راز جاودانگی او هم همین است. وقتی میگوید «من»، در بسیار جاها مراد خود شمسالدین محمد حافظ نیست. مردم زمانهی او هستند. آنجا که میگوید:
بر دلم گرد ستمهاست، خدایا مپسند
که مکدر شود آیینهی مهر آیینم
منظورش ستم معشوق بر خود او نیست. ستمی است که بر اهل زمانهی او و حتی مردم پیش از او رفته است. آنجا که میگوید: «سینه مالامال درد است، ای دریغا مرهمی!» حال سینهی دردمند اجتماع را بیان میکند. یا در این بیتها تصریح دارد که غم او غم تنها خودش نیست:
هر دم از درد بنالم که فلک هر ساعت
کندم قصد دل ریش به آزار دگر
***
باز گویم نه در این واقعه حافظ تنهاست
غرقه گشتند در این بادیه بسیار دگر
***
عقاب جور گشاده ست بال در همه شهر
کمان گوشهنشینی و تیر آهی نیست
ادامه دارد
ــ تلخیصی آزاد از «گلگشت در شعر و اندیشهی حافظ» اثر دکتر محمدامین ریاحی
رسول رهو، خواننده، مدرس و پژوهشگر موسیقی و زبان و ادب پارسی