گزارش آخرین روز سمینار خلاقیت در موسیقی ایران
پنجشنبه, 30 اردیبهشت 1395
سومین روز و آخرین روز سمینار خلاقیت در موسیقی ایران با حضور دکتر آذین موحد، داریوش پیرنیاکان، طینوش بهرامی، و حسین علیزاده و جمعی از اهالی موسیقی چون در تالار شهید آوینی دانشگاه تهران برگزار شد.
اثر تأثیرگذار باید صاحب اندیشه باشد
داریوش پیرنیاکان، نوازنده و مدرس تار و سهتار، در ابتدا واژهی خلاقیت را با استفاده از فرهنگهای عمید و دهخدا و نیز واژهی هنر را با استفاده از متون پهلوی توصیف کرد و سپس اثر هنری را توضیح داد. وی گفت: «اثر هنری ماندگار باید این چهار اصل را داشته باشد: زیبایی، آزادی، سهل و ممتنع بودن، و اینکه دارای فکر و اندیشه باشد. اثری تأثیرگذار است که فکر و اندیشهای پشت آن باشد.»
پیرنیاکان در ادامه در مورد هنرمند گفت: «هنرمند کسی است که جامعهی خود را بشناسد و به نیاز جامعهی خود آگاه باشد و هدفش از تولید اثر هنری برانگیختن اندیشه و تفکر جامعهی خویش باشد.»
وی در ادامه در مورد درک درست ردیف موسیقی ایران افزود: «برای اینکه هنرمند بتواند اثر هنری خلق کند باید ابزاری در دست داشته باشد؛ آن ابزار ردیف موسیقی ایرانی است. خیلیها در تدریس ردیف دچار اشتباه هستند. اگر مدرس منطق ردیف را برای هنرجو توضیح ندهد به مرور هنرجو از ردیف زده میشود و نتیجهاش همین موسیقی بیمحتوایی است که این روزها به گوش میرسد.»
وی افزود: «ردیف دانش موسیقایی ماست، شیوهی آموزش موسیقی ماست و در واقع موزیسین باید قادر باشد ساختمان جدیدی روی آن بنا کند.»
پیرنیاکان در پایان در مورد خلاقیت گفت: «خلاقیت در هنرمند حاصل نمیشود مگر با تمرین و آگاهی و اشراف به آن موسیقی.»
در ادامه آثاری از خود را برای نمونه پخش کرد و توضیحاتی در مورد ویژگی و نحوهی خلق و بسط و گسترش آنها داد. سپس، حامد جوکار، از شاگردان باسابقهی استاد پیرنیاکان، با نگاهی بر شیوهی استاد علیاکبرخان شهنازی به اجرای تار پرداخت.
از یک ایدهی کوچک یک اثر بزرگ خلق میشود
کارگاه بعدی به استاد حسین علیزاده اختصاص داشت. وی در مورد ردیف گفت: «ردیف شرح حالی از روحیات ما ایرانیهاست. انواع حالتها در این ردیف گنجانده شده است.»
علیزاده نام چند گوشهی ایرانی را ذکر کرد که به قول وی توصیفی بودند و از حاضرین خواست در تمرینات شخصی خود به این گوشهها بپردازند و سعی کنند اجرای شخصیای از خود ارائه دهند. این گوشهها عبارت بودند از: حزین، سوز و گداز، خجسته، مویه، غمانگیز، روحافزا، طربانگیز، جامهدران، و رازونیاز.
علیزاده از دوران تحصیل در دانشگاه گفت و در مورد ویژگی دو فاصلهای که حس خاصی داشتند اشاره کرد: فاصلهی ششم بزرگ که دارای شکوهی است و فاصلهی ششم بزرگ که حس عاشقانه دارد. در همین مورد، به اثر خود با نام «سواران دشت امید» اشاره کرد که با الهام از گوشهی خاوران آن را بسط و گسترش داده است.
وی در مورد اهمیت بسط تم اولیه نکاتی را عنوان کرد و گفت: «در آثار خود من این تم اولیه است که بسط و گسترش مییابد تا اینکه به آن جملات مختلف اضافه شود.»
وی تأکید کرد: «در آهنگسازی هنر بسط تم اهمیت دارد، مثل سمفونی ۵ بتهوون، که با بسط تم اولیهی خود شکل میگیرد و از یک ایدهی کوچک یک اثر بزرگ خلق میشود.»
علیزاده در ادامه از حاضرینی که سهتار داشتند خواهش کرد ردیف اول سالن بنشینند و در بسط و گسترش تم اولیهای که معرفی میکند او را همراهی کنند. وی از رنگ نستاری برای شروع بخش عملی بحث خلاقیت استفاده کرد و در طول اجرا نکاتی را به نوازندگان توضیح داد. حسین علیزاده از نوازندگان خواست تا همچون بچه جسارت داشته باشند و به زیبایی جملات فکر نکنند بلکه سعی کنند بدون اینکه ریتم و وزن جمله را به هم بزنند آن را بسط دهند.
همینطور در ادامه عنوان کرد که گوشهها را محدود به یک دستگاه نکنند و همان گوشهها را در دستگاههای دیگر هم اجرا کنند، گوشههایی مثل ضرب اصول، چهارپاره، بستهنگار و غیره.
در ادامه چند نفر از نوازندهها روی صحنه آمدند. علیزاده تمی را معرفی میکرد و آنها سعی در بسط آن میکردند. در بین اجرا، مدام علیزاده نکاتی را به آنها گوشزد میکرد.
گفتنی است از آنجا که ایمان وزیری، نوازندهی تار، موفق نشده بود برای اجرای تار به شیوهی استاد فرهنگ شریف حضور داشته باشد، بهاره فیاضی روی صحنه آمد و در مورد ویژگیهای شیوهی استاد محمدرضا لطفی نکاتی را به صورت فشرده بیان کرد.
عدم تطابق برنامهی درسی و برنامهی آموزشی با نیازهای دانشجویان
در ادامه دکتر آذین موحد، دبیر اجرایی سمینار خلاقیت در موسیقی ایران، روی صحنه آمد و در مورد اهمیت کلی برگزاری چنین سمینارهایی گفت: «اساساً نظامهای دانشگاهی به دنبال تبیین اندیشه هستند. مکانیزم این کار برگزاری سمینار است. سمینار تلفیقی از سخنرانیها، برگزاری کارگاهها و مسترکلاسها است که در آن تبادل اندیشه و مهارتها و چالشهایی که در اجرا به وجود میآید صورت میگیرد.»
وی در مورد طرح این سمینار گفت: «طرح این سمینار اساساً طی مطالبات بسیار زیاد دانشجویی، از زمانی که مسئولیت ادارهی گروه موسیقی به من واگذار شد، ریخته شد. مطالبات دانشجویی دائماً دال بر عدم تطابق برنامهی درسی و نحوهی پیادهشدن برنامهی آموزشی با نیازهای دانشجویان بود و در ارائهی این پیشنهادات به من حرفی جز حسین علیزاده نبود.»
وی افزود: «در مهرماه سال گذشته طرح برگزاری این سمینار را در شورای گروه موسیقی مطرح کردم که با استقبال همهی اساتید موسیقی روبهرو شد و علیرغم فرصت بسیار کمی که استاد علیزاده به دلیل کنسرتهایشان داشتند، با هماهنگی همکار عزیزم سیامک جهانگیری، استاد علیزاده به گروه موسیقی تشریف آوردند و برای حضور در این سمینار تمایل به همکاری کردند.»
دکتر موحد در مورد طرحریزی سمینار گفت: «در جلسهای که در بهمن ماه داشتیم، از جمله مواردی که با ایشان مطرح کردم این بود که هنر بداههپردازی و مفاهیم و تکنیکهای آن کمرنگ شده است. به پیشنهاد استاد علیزاده این سمینار خلاقیت در موسیقی ایران نام گرفت.»
وی در مورد خلاقیت گفت: «خلاقیت نیازمند اندیشه است. خلاقیت نیازمند پیشینههای زیباییشناسی و تفکراتی است که در ذهن هنرمند جرقههای خلاقیت ایجاد کند. شاید یکی از دغدغههای من به عنوان کسی که صاحب هنر موسیقی ایرانی نیستم، اما به خاطر علایق فرهنگیای که به کشورم داشتم خودم را در جریان موسیقی ایرانی قرار دادم، این بوده که چرا امروزه هنر بداههپردازی کمرنگ شده و اگر جوانان ما بداههپردازی میکنند چرا سریعاً راه به هنر موسیقی ترک و هند برقرار میکنند!
من این شانس را داشتم سال ۱۳۶۰، ۴ روز در خدمت استاد حسن کسایی تلمذ کنم و هنوزم به شاگردانم در رشتهی نوازندگی فلوت میگویم، آن چیزی که اساتید من در آمریکا و اروپا به من یاد نداده بودند را استاد کسایی با کلام خود در ارتباط با هنر نوازندگی فلوت خیلی خلاصه به من گفتند. در آن چند روزی که خدمت ایشان بودم، استاد خلاقیت را مبتنی بر دانش انسان و درک ایرانی از شعر ایرانی میدانستند.
استاد بندبند شعر ایرانی را عوامل خلاقیت در موسیقی میشناختند، همچنین درک شعر، درک عروضی شعر، و تأکیدهای شعری را.
استاد کسایی تأکید زیادی روی این مسئله میکردند و میگفتند، اگر کسی شعر را نشناسد موسیقی را نخواهد شناخت. من امروز فهمیدم که موتسارتنواختن هم نیازمند درک ساختاری است، و اگر درک ساختار چیزی که میخواهیم بنوازیم را نداشته باشیم امکان خلاقیت وجود ندارد.
بنابراین خلاقیت مقولهای نیست که یکی دو روزه بشود آن را درک کرد، اما یک دغدغه است و یک چالش و یک آرزو. برگزاری این سمینار از این جهت اهمیت دارد که شما با تفکرات متفاوت آشنا شوید و باعث شود شما به دنبال خلاقیت در هنرتان بگردید.
کارگاه بعدی که توسط طینوش بهرامی برگزار شد به موزیکالیته و خلاقیت اختصاص داشت. وی مهمترین تحقیقاتی که در زمینهی موزیکالیته شده است را از آنِ جان مِسِنجِر و جان بِلَکینگ دانست و با استناد به آرای آنها به شرح جزییاتی در مورد موزیکالینه پرداخت. وی در ادامه به بنیانهایی اشاره کرد که مغز میتواند به آنها واکنش نشان دهد، بنیانهایی نظیر زیری و بمی، فواصل، تنالیته یا مد، گردش ملودی، ریتم یا وزن، و تندا یا تمپو، و عنوان کرد که درجهی موزیکالیتهی هر کسی با توجه به این موارد مشخص میشود.
پایان آخرین روز سمینار به سخنرانی استاد حسین علیزاده و نوازندگی تار پویان بیگلر اختصاص داشت. پویان بیگلر ضمن یاد و بیان جزییاتی در مورد شیوه استاد محمدرضا لطفی به اجرای تار در آواز بیات اصفهان با نگاهی به شیوهی استاد لطفی پرداخت.
علیزاده در اختتامیهی مراسم سمینار گفت: «نبض نوازنده روی صحنه زده میشود. رابطهی بین نوازنده و شنونده نباید قطع شود. موسیقی شرایط خوبی نداشته است اما توسط نیروی مردمی بیش از پیش حمایت شده است. با وجودی که فشار روی موسیقی زیاد است اما کیفیت بهتر شده و با تمام سختیها توانستهایم حسهایمان را با یکدیگر ردوبدل کنیم.»
وی در مورد این سمینار گفت: «نتیجهی اجتماعیـاخلاقی این سه روز نیز اهمیت دارد. موسیقی نباید صرفاً شغل باشد. موسیقی برای این است که ما به یکدیگر عشق بورزیم و به صلح و دوستی فکر کنیم. بتوانیم با یکدیگر حرف بزنیم. اگر با یکدیگر بحث و جدلی میکنیم به این خاطر است که کیفیت را بالا ببریم.»