جشنوارهی موسیقی فجر و انتخاب مسیر پیش رو
شنبه, 29 خرداد 1395
سیویکمین جشنوارهی موسیقی فجر با تغییرات ساختاری در محتوا و فرم این جشنوارهی باسابقه برگزار شد و همانگونه که انتظار میرفت و به مانند هر پدیدهی دیگری که دچار تغییر و تحول میشود، موافقان و مخالفان خود را یافت و از زوایا و ابعاد مختلف، در باب مزایا و لزوم این تغییرات یا معایب و مشکلات آن، نظرات متنوعی ابراز شد. صرف نظر از دیدگاههای مثبت یا منفیــ که هنوز هم جای بررسی و کارشناسی بیش از این دارد و بهرغم تلاشها و مقالات و نشستهای پراکندهی منتقدان و موافقان، امکان ارائهی تحلیلی جامع و دقیق از ابعاد گوناگون آن هنوز میسر نشده استــ سؤالی که در ذهن اهالی موسیقی و نیز کارشناسان و دوستداران موسیقی پدید آمده این است که دورهی بعدی جشنواره با چه رویکردی برگزار خواهد شد؟ آیا قرار است مسیر طراحیشده در سی و یکمین دوره ادامه یابد و یا جشنواره به ساختار دورههای پیش از آن بازخواهد گشت؟ آیا الگوی جشنوارهی موسیقی فجر فستیوالهایی خواهند بود که هدف خود را گردآوردن ستارهها و برندهای موسیقی قرار دادهاند و برخورداری از جذابیت و اعتبار طبیعی حاصل از این گردآمدن را دنبال خواهد کرد یا جشنوارههایی که در پی پدیدآوردن فرصتهایی برای کشف استعدادها و تواناییهای گروههای حرفهای اما کمتر شناختهشده هستند و رسالت خود را در زمینهسازی و برای معرفی موسیقی جدی اما کمتر برخوردار از جذابیتهای عمومی و اقتصادی میدانند؟ آیا جشنوارهی موسیقی فجر قرار است همچنان رقابتی باشد و اگر چنین است بخش رقابتی جشنواره به گروهنوازی و آهنگسازی روی خوش نشان خواهد داد یا به تولیدات و آلبومهای منتشرشده در طول سال؟ سهم موسیقی مردمپسند، تلفیقی و پاپ قرار است پررنگتر شود یا کمرنگتر؟ نگاه بخش بینالمللِ جشنواره به کدام سو خواهد بود؟ جایگاه و سهم موسیقی دستگاهی، نواحی و کلاسیک در جشنوارهی آتی کجا و به چه اندازه خواهد بود؟
سیاستها و اهداف ناظر بر جشنوارههای فرهنگی، نیازهای امروز موسیقی ما، بودجه و توان مالی قابل اختصاص به موسیقی، تمرکز بر اندک فستیوالهای موسیقی کشور و درنتیجه برعهدهگرفتن آن بخش از موسیقی که کمتر مورد توجه و عنایت آنهاست، توجه به وجود یا عدم بروز مشکلات حاشیهای بر سر راه اجرای صحنهای گروههای موسیقی در سطح کشور و… از جمله نکات مهمی هستند که تأمل و یافتن پاسخ درست برای آنها در انتخاب درستترِ مسیر آینده نقشی مؤثر خواهد داشت.
نگارنده بر این اعتقاد است که نه فرصتِ باقیمانده تا موعد برگزاری جشنوارهی آتی و نه تجارب حاصل از برگزاری دورههای اخیرِ جشنواره به ما اجازه نادیدهگرفتن واقعیات، ضرورتهای زمانی، مصلحت و دست آخر نیازهای امروز موسیقی جدی و فرهنگی را نمیدهند و شاید اینک در نقطهای ایستاده باشیم که عدم تعصب به محتوا و شکل هیچ یک از دورههای پیشین و در کنار آن، تدوین چارچوبی متشکل از بخشهای موفق همهی دورههای اخیر، بهترین انتخاب ممکن برای جشنوارهی سی و دوم موسیقی فجر باشد.
ــ علی ترابی