نقش متولیان فرهنگی در انتشار آثار هنری
شنبه, 28 فروردین 1395
تاریخچهی آموزش موسیقی در ایران بهدرستی مشخص و روشن نیست؛ ولی از روی نسخههای خطی و رسالات نظریِ موسیقی در قرون گذشته میتوان دریافت که یکی از اهدافش انتقال هرچه بهتر این هنر به نسلهای آینده و حفظ آن برای علاقهمندان به این رشته بوده است. اما در کنار طرح مطالب تئوریک، شیوهی شفاهی و سینهبهسینهی آموزش موسیقی به عنوان مهمترین روش انتقال موسیقیِ عملی همواره مطرح بوده و رواج داشته است.
به طور کلی موسیقی بسته به سلیقهی حاکمان در هر دوره و تحت تأثیر نگاه آنها، منزلت و جایگاه متفاوتی را تجربه کرده است و با نگاهی به گذشته میتوان پی برد هر گاه فرصت و مجالی به موسیقی داده شده شاهد شکوفایی و رشد این هنر بودهایم و اگر ممنوعیتها و محدودیتها هر چند از بروزش کاسته اما همچنان در دل مردمان به حیات خویش ادامه داده است.
با پیشرفت علم و تکنولوژی، فراگیری فنون و آموزش نیز هموارتر شده است؛ اگر این روند را بخواهیم در موسیقی ایران جستوجو و با گذشته مقایسه کنیم، تأثیر تکنولوژی از یک سو و از سوی دیگر سیاست برخورد و نگاه دولتمردان در روند آموزشی و رشد آن کاملاً محسوس است. در گذشته هنرجو برای فراگیری فنون نوازندگی ملزم و ناگزیر به صرف زمانی طولانی در محضر استاد بود تا بتواند در قالب سیستم آموزشِ سینهبه سینه در نبود امکاناتی چون خط نت و سیستم ضبط، دروس و مطالب را بیاموزد و به خاطر بسپارد؛ شیوهای که در روش زندگی امروز ما غیرممکن مینماید. این تغییر ناگزیر در شیوهی زندگی به جبر زمان به تغییر در شیوههای آموزش موسیقی همراه با استفاده از ابزارهایی چون کتابهای آموزشی و آثار صوتی و تصویری منجر گردیده که راه را برای هنرجوی امروزی هموار ساخته و البته تأثیر بسزایی بر سبک و سیاق نوازندگی و همچنین نگرش و نگاه و ذهنیت آنها، فارغ از جنبههای مثبت و منفی آن داشته است.
بدیهی است آثار هنری با مخاطب خاص، که آثار آموزشی در سطوح پیشرفته را نیز شامل میشود، بهواسطهی تفاوتشان با نمونههای مردمپسندتر، علیرغم ارزش معنوی، فرهنگی و هنری غنیتر، بهدلیل نداشتن توجیه اقتصادی همواره برای ارائه و انتشار با مشکلات بسیاری روبهرو بوده است. در بیشتر جوامع پیشرفته و توسعهیافته ارگانهای وابسته به دولت، خود متولیان و حامیان امور فرهنگی و کارهایی از این قبیل هستند که باعث رشد فرهنگی و آگاهی مردم نسبت به هنر متعالی میگردد و تأثیر آن بر زندگی و برخورد با مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و خانوادگی بسیار زیاد است.
هر چند در ایران هنوز برخورد با مسائل فرهنگی و هنری توسط ارگانها و بعضی بخشهای دولتی خیلی دارای اهمیت نیست اما وجود بعضی مراکز مانند انجمن موسیقی ایران باعث دلگرمی است. آلبوم «ردیف موسی معروفی» که توسط نگارنده اجرا و از طرف انجمن منتشر شده از نمونه کارهایی است که اگر حمایت و پشتیبانی انجمن نمیبود شاید این پروژه به انجام نمیرسید.
چهبسا پروژههایی متعلق به هنرمندان در زمینهی موسیقی وجود داشته باشند که نیازمند حمایت باشند. به امید آنکه مراکز و نهادهای دولتی که میتوانند حامی هنر و هنرمند باشند رسیدگی به امور فرهنگی از دغدغههای اصلیشان باشد.
سیاوش برهانی
فروردین ۱۳۹۵