X

نگاهی به تکنیک موسیقایی نوحه‌گری و تبیین آن در تاریخ موسیقی ایران

شنبه, 14 آذر 1394

نیاکان ما حساسیت در مورد الحان ویژه مرثیه‌خوانی و اجرای موسیقی مذهبی داشتند، چیزی که امروزه نوحه‌گران به آن کاملاً بی‌توجه‌اند.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی موسیقی ایران (نای)، هوشنگ جاوید یادداشتی را با موضوع بررسی تکنیک موسیقایی نوحه‌گری و تبیین آن در تاریخ موسیقی ایران در اختیار «نای» قرار داده که در ادامه می خوانید.

جاوید در این یاداشت آورده است:

در رسالات موسیقی پس از اسلام تا حدود چهارصد سال قوانینی را برای اجرای مرثیه‌خوانی و به حزن درآوردن مردم تبیین و ایجاد کرده‌اند که بسیار چشمگیر است، به عنوان نمونه در رساله کنزالحتف، در فصل هفتم که به ذکر تأثیرات پرده‌ها پرداخته است، می‌نویسد: « زیرافکند، زنگوله و حسینی، مؤثرند به تأثیر حزن و فتور و حَسَرات (حسرت‌ها) جهت فقدان احباب (کسانی که دوستشان دارم) و بعضی گفته‌اند که: پرده‌های راهوی، زیرافکند و زنگوله در مجلس غُرَبا (غریب افتادگان) بیشتر باید نواخت تا مقتضی تذکار احباب و بلاد و قوم ایشان باشد و مولانا صفی‌الدین عبدالمؤمن علیه الرحمه، پرده راهوی را، «شد البکاء» و زیرافکند را «شدالحزن» نام نهاده است. (کمربند گریه، کمربند حزن)

نگارنده رساله در فصل نهم به موسیقی سوگ به عنوان گونه‌ای موسیقی درمانی اشاره دارد و می‌نویسد که: بعضی دیگر از الحان در وقوع مصائب و حلول شدائد، (سختی‌ها و رنج‌ها) از برای تسلّی خاطر و تسکین قلب مشغول دارند و آن الحان «نوحه‌گران» باشد که وقت موئیدن ادا کنند. لازم به ذکر است که در دانشنامه علایی و رساله ابن سینا هم به مسئله «تالیف» به عنوان موسیقی سوگ اشاره کوتاه و مستقیم دارند.

در پایان فصل چهارم رساله کنزالحتف «تألیف» را چنین تعریف می‌کند که: آنچه محرک نفوس است به کرب و اندوه، آن را «تألیف» خوانند و آن تقسیم بعدالذی بالاربعه باشد به ربع مدّتی و ربع دو مدّت.

رساله دیگری که می‌توان به آن اشاره داشت، رساله آداب آوازهای گلدسته است که در حدود سیصدسال پیش به نگارش درآمده و در آن دستورکار شناسنامه فنّی و ژرفی برای اجرای دوازده بند محتشم داده که نشان از حساسیت نیاکان ما در مورد الحان ویژه مرثیه‌خوانی و اجرای موسیقی مذهبی است، چیزی که امروزه نوحه‌گران به آن کاملاً بی‌توجه‌اند و هرچه دلشان می‌خواهد و هر آهنگی که به نظرشان خوش می‌‌آید برای نوحه‌گری استفاده می‌کنند که به هیچ وجه شایسته نیست.

چاپ
>