منا: سیستم آموزشی جدید گویا توان تربیت تکنواز ندارد/ نورمحمدی: کمانچهنوازی خیلی بیراهه رفته است
شنبه, 5 بهمن 1398
مراسم رونمایی از آلبوم «بهیاد بهاری: تکنوازی کمانچه» آیدین نورمحمدی، که بهتازگی توسط مؤسسۀ فرهنگی هنری آوای خنیاگر پارسی منتشر شده است عصر پنجشنبه، سوم بهمنماه ۱۳۹۸ در فرهنگسرای سرو برگزار شد.
به گزارش نای، در ابتدای مراسم، شهاب مِنا، مدیرمسئول مؤسسۀ فرهنگی هنری آوای خنیاگر پارسی، اظهار داشت: «بهیاد بهاری» اولین آلبوم صوتی منتشرشده از آیدین نورمحمدی و اولین آلبوم منتشرشده توسط مؤسسۀ فرهنگی هنری آوای خنیاگر پارسی است.
او افزود: این مؤسسه در سال ۱۳۹۵ توسط من و آقایان محمدرضا شرایلی، امیرعلی تاجبخش و محمدباقر زینالی، چهار تن از موسیقیدانان و پژوهشگران موسیقی تأسیس شده و به نشر کتاب و آلبوم صوتی میپردازد. تاکنون چهل عنوان کتاب از این مؤسسه تحت عنوان نشر خنیاگر منتشر شده که حاوی آثار پژوهشی دستاول دربارۀ موسیقیدانان ایرانی همچون رضا محجوبی، رضا ورزنده، عارف قزوینی، حبیب سماعی، مهدی صلحی وغیره و نیز آثار آموزشی نوین در حوزۀ موسیقی ایرانی است و تاکنون برخی از آنها، چون ضربیهای حبیب سماعی، از سوی خانۀ موسیقی ایران شایستۀ تقدیر شناخته شدهاند.
وی در ادامه به معرفی آیدین نورمحمدی، نوازندۀ آلبوم بهیاد بهاری پرداخت و افزود: آیدین نورمحمدی متولد ۱۳۶۸ در ارومیه است و ویلن ایرانی (مقدمات و ردیف ویلن ابوالحسن صبا) را نزد پدرش و ویلن کلاسیک را نزد زاون یَدیقاریانس و سیاوش ظهیرالدینی تعلیم گرفته و با شنیدن کمانچۀ استاد رحمتالله بدیعی به ساز کمانچه علاقهمند شده و از محضر استادان کمانچه بهرهمند شده یا با بررسی آثار ایشان از آنها تلمذ کرده و دراینخصوص، بهویژه از آموزههای استاد محمدرضا لطفی طی سالهای ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۱ بهرهمند شده است. نورمحمدی تاکنون برنامههای پژوهشیای دربارۀ سبکهای ویلننوازی و کمانچهنوازی معاصر برگزار کرده است که از جملۀ آنها میتوان به مکتب صبا، کامران داروغه، ریتمهای مطربی در کمانچه، کمانچهنوازی نوین و برگرفته از موسیقی محلی ایران اشاره کرد.
وی در ادامه گفت: نورمحمدی ردیف منتشرشده از استاد بهاری (توسط نشر چهارباغ) را نیز نتنگاری کرده است که متعاقباً توسط نشر خنیاگر منتشر خواهد شد. «بهیاد بهاری: تکنوازی کمانچه» نخستین اثرمنتشرشده از نورمحمدی در نکوداشت شیوۀ کمانچهنوازی استاد علیاصغر بهاری است.
وی در ادامه به ذکر مطالبی دربارۀ اهمیت تکنوازی و بازسازی شیوههای نوازندگی قدما پرداخت و افزود: تکنوازی بالاترین مرتبۀ اجرای موسقی ایرانی است و تکنواز شخصی است که بتواند بداههنوازی کند، مطالب تکراری نزند، از دیگران نزند، و دارای بیان شخصی باشد. ازاینرو، تعداد تکنوازان در موسیقی دستگاهی معاصر کم بوده است و با گسترش گروهنوازی و تأسیس هنرستان موسیقی و دانشکدۀ موسیقی در ایران نیز، نوازندگان گروهنواز تربیت شدند نه تکنواز، و گویا سیستم آموزشی جدید ما توان تربیت تکنواز به تعریف فوق ندارد. اتفاقاً غالب تکنوازان موسیقی ایران افرادی بودند که به نت نیز آشنایی نداشتند یا اگر آشنایی اجمالیای از نت داشتند نت نوازندگی و آموزش ایشان دخالتی نداشته است. یکی از تکنوازان مطرح کمانچه استاد علیاصغر بهاری است که میراثدار هنر اسلاف خود در دورۀ قاجار، دارای وسعت معلومات و بیان شخصی است.
منا در ادامه توضیح داد: گاه بیان میشود که نواختن به شیوۀ بهاری یا دیگر قدما ارزش چندانی ندارد چرا که ایشان خود به بهترین وجه نواختهاند و تقلید کار ایشان امری بیحاصل است، لیکن از آنجا که موسیقی گذشتۀ ایران هنری پرمایه اگر نوازندهای خلاقیت به خرج ندهد ولی نمایندۀ خوبی از نوازندگی به شیوۀ قدما باشد نیز هنرش بسیار پرارج است. اما از آنجا که ما در زمانه و شرایط دیگری زندگی میکنیم، هیچ کس صددرصد نمیتواند تکرار شخص دیگر شود و نوازندۀ کنونی بنا بر شرایط زمان و ویژگیهای فردی خود، با دریافت شیوۀ نوازندگی قدما میتواند به روشی جدید در نوازندگی برسد که ریشه در گذشته دارد و در عین حال نو است و این مفهوم واقعی سنت است. برخلاف نگاه مدرن که با حذف گذشته صورت میگیرد. باری، ریشۀ خلاقیت و رسیدن به بیان جدید نیز غور در مطالب و شیوههای نوازندگی پیشینیان است.
در ادامه، آیدین نورمحمدی به سخنرانی دربارۀ آلبوم خود پرداخت و گفت: زمانی که سالها پیش چند نواختۀ خصوصی و همینطور چند اجرای منتشرشده از استاد بهاری را شنیدم، به سونوریته و صدادهی و احساس عمیقی که در نواختههای استاد بهاری بود بسیار علاقهمند شدم و علیرغم اینکه توفیق شنیدن ساز ایشان را بهطور مستقیم نیافتم در نواختههای مضبوطشان احساس و صداقت خاصی را درک کردم. بعدها در مکتبخانۀ استاد لطفی از تجربیات ایشان در این زمینه استفاده کردم.
کمانچههای امروزی طول دستۀ کوتاهتری دارند (برای اینکه در پوزیسیونهای مختلف خوب بخوانند) و ضخامت دستۀ کمتر دارند و صدادهی آنها با کمانچۀ قدما تا حدی متفاوت است. برای داشتن سازی با صدادهی کمانچۀ استاد بهاری با آقای مازیار کربلایی در ارتباط قرار گرفتم و با تشریک مساعی با همدیگر ایشان چند ساز به این شیوه ساختند تا ساز آخری صدادهی نزدیک به ساز استاد بهاری را ایجاد کرد و در آلبوم بهیاد بهاری استفاده شد.
شیوۀ اجرا در آلبوم بهیاد بهاری شیوۀ شخصی بنده نیست و نوازندگی در این آلبوم به شیوۀ بهاری مبیّن ارادت شخصی و قلبی من به استاد بهاری و حسوحالی است که از ساز استاد گرفتم و سعی کردم در این اجرا پیاده کنم.
در قطعات ضربی نواختهشده در آلبوم نخواستم دقیقاً ضربیهای نواختهشده توسط استاد بهاری را کپی کنم و در پیشدرآمدها و رنگهای اجراشده در آلبوم سعی کردم قطعات جدید بسازم و در رنگها سعی کردم حسوحال و رنگوبوی آثار درویشخان و رکنالدین مختاری را داشته باشند.
انجام این قبیل نواختهها، هرچند حمایتی از آنها نمیشود و غالب جامعه نیز طالب آن نیست، واقعاً نیاز است چون کمانچهنوازی خیلی بیراهه رفته است. از سالهایی که مرکز حفظ و اشاعه ایجاد شد ردیف تار مبنای آموزش ردیف برای همۀ سازهای موسیقی دستگاهی قرار گرفت و هرچند این ردیف ردیف خوبی است اما برای سازهای دیگر ترجمه نشد و جملات آن در اجرای کمانچه کپی شد و ازاینروسبک و سیاق نسل پس از استاد بهاری، که گاه نزد ایشان هم تلمذ کردند، خیلی متفاوت با ایشان است و بیشتر تحتتأثیر ردیفنوازی میرزاعبدالله با کمانچه هستند. از طرف دیگر، موسیقیهای فولکلوریک خراسان، لرستان و کردستان و آذربایجان خیلی در کمانچهنوازی تأثیر گذاشته و به قول استاد لطفی مکتب تهران را دیگر نمیبینیم و لحنهای مختلف وارد کمانچهنوازی شده است.
علیرغم حذف ویلن در نوازندگی موسیقی ایرانی پس از انقلاب، عدهای هم تحتتأثیر صدادهی و نوازندگی ویلن هستند و بدینمنظور تغییراتی در ساختار کمانچه دادند و کمانچه را مانند ویلن عمودی مینوازند و تکنیکهایی که با کمانچه مینوازند ویلنی است و ارتباطی با کمانچه ندارد و حتی برخی کتابهای آموزش ویلن کلاسیک، مانند کایزر و ولفارت را با کمانچه تدریس میکنند.
مجموع این عوامل باعث شدند که به ضبط اثری به شیوۀ نوازندگی استاد علیاصغر بهاری راغب شوم و سعی کنم ارتباط معنویای را که با ساز ایشان برقرار کردم بیان کنم که امیدوارم مورد قبول واقع شود.
در ادامه، شهرام صارمی، نوازندۀ کمانچه، به سخنرانی پرداخت و به آیدین نورمحمدی برای انتشار این آلبوم تبریک گفت و گفت در این شرایط که موج موسیقی تجاری و بازاری و مصرفی به تمام رسانههای جمعی، رسانههای مجازی و هرجا که امکان ارائه باشد دارند نشو و نما میکنند، و البته سریعاً میآیند و با همان سرعت میروند و ماندگاری ندارند، اینکه ایشان در چنین مقطعی، ذهن، تمرکزو انرژیاش را برای تولید چنین اثری مصروف کرده جای تبریک دارد و در نگاه و ذهنیتی که به این کار داشته تا حدود زیادی موفق بوده و برایش آرزوی موفقیتهای بیشتر دارم.
در صحبتهایی که انجام شد، یکی دو بار واژۀ «کپی» به کار رفت که باید آنرا «بازسازی آثار گذشتگان» یا «بازسازی یک شیوۀ نوازندگی» نام نهاد و هنرمندی تمرکزش را بر این موضوع میگذارد که ادبیات موسیقیای را که چندان رایج نیست یا مربوط به استادی است که خودش حضور ندارد احیا کند و این موضوع باید در مقطعی از زندگی هنری هر هنرمندی وجود داشته باشد. بخشی از فعالیت هنری هنرمندان برجستۀ امروز به بازسازی گذشته اختصاص داشته است و برخی، مانند استاد محمدرضا لطفی، بهصورت گروهی به بازسازی آثار قدیم پرداختند و حتی گروهی با عنوان «گروه بازسازی» برای بازسازی آثار گذشتگان تشکیل دادند.
استاد بهاری شاگردان بسیاری تربیت کردند ولی این شاگردان مسیر و ادبیات و روش نوازندگی استاد خودشان را ادامه ندادند. از شاگردان استاد بهاری، آقایان آذرسینا، منظمی، منتظری، شکارچی، مقدسی، گنجهای، داروغه، که از نوازندگان شاخص کمانچه هستند هیچکدام با روش استاد بهاری کمانچهنوازی نمیکنند. البته این موضوع دلایلی دارد و از جمله اینکه این استادان فقط نزد استاد بهاری نبودند و در دانشگاه تحت آموزشهای دیگری قرار گرفتند و هریک متفاوت با دیگر هستند. البته این از ویژگیهای استادان بسیار شاخص هم هست که شاگردانشان دقیقاً مثل خودشان نیستند و شیوههای مختلف دارند.
در اینجا به دوست عزیزم، شهاب مِنا و سه دوست عزیز و هنرمند و ارجمند دیگر برای تأسیس مؤسسه آوای خنیاگر پارسی تبریک میگویم چرا که تاکنون در راستای تولید اثر هنری سنگ تمام گذاشتهاند و به تولید اثر هنری جدی و غیربازاری که در راستای حفظ و اشاعۀ یک فرهنگ صحیح موسیقی باشد توجه دارند و تاکنون چنانکه آثارشان را دنبال کردهام موفق بودهاند و بهشان تبریک میگویم.
موضوع دیگری که در توضیحات بسیار ارزندۀ آقای مِنا مطرح شد، بحث ردیف بود. ردیف مجموعهای محتوایی است که باید بنا بر خصوصیات هر سازی تدوین شود و الزاماً نمیتوانیم بگوییم ردیف میرزاعبدالله تدریس عمومی برای همۀ سازها داشته باشد که این توضیحات را آقای مِنا فرمودند.
در مورد استاد بهاری نکتهای را میخواهم بگویم و آن اینکه ایشان نزد داییهای خود که نوازندگان بسیار ارزندۀ کمانچه بودند نیز آموزش دیده بودند و بسیاری از مطالبی را که ایشان بهعنوان مطالب محتوایی موسیقی تدریس میکردند آقای بهاری ضبط کردند و موجود هست و میتواند بهعنوان ردیف کمانچه استفاده شود.
البته در ردیف میرزاعبدالله، گوشۀ رامکلی نقل از ردیف حسینخان اسماعیلزاده است؛ یعنی حسینخان اسماعیلزاده برای کمانچه ردیف داشته و تدریس میکرده و اینها ثبت و ضبط و ماندگار نشده تا رسیده به امروز که ما یک ردیف شاخص سهتار را با تمام سازها ارائه میدهیم که امیدوارم تغییری در این روش ایجاد شود!
هر هنرمندی، از بدو شروع کار هنری با جریانهای مختلف آموزشی مواجه هست، همانطور که آیدین نورمحمدی با ویلن موسیقی ایرانی کار کرده، بعد ویلن کلاسیک، پیانو و علوم تئوریک، مانند هارمونی و کنترپوان را نیز با استادان ارزندهای کار کرده است. آنچه را که امروز از ایشان میبینیم حاصل تلاشی است که برای رویکرد ثبت و حفظ شیوۀ نوازندگی بسیار شاخص و اسلوب ممتاز نوازندگی استاد بهاری انجام داده است. به او تبریک میگویم و امیدوارم فعالیت موسیقاییاش در هر چهارچوب و موضوعی که جلو میرود توجهش به شیوههای نوازندگی قدیمی را از دست ندهد.
در ادامه، سیّدعلیرضا میرعلینقی، پژوهشگر موسیقی دستگاهی، به سخنرانی دربارۀ آلبوم بهیاد بهاری پرداخت. او در ابتدای صحبت خود اشاره کرد، علیرغم تعداد کم حضار، همین تعداد را هم انتظار نداشته است و گفت گمان میکند این نسل از آخرین نسلهاست که این موسیقی را عاشقانه دوست دارد و علاقهمندان این موسیقی هماکنون چنان کم هستند که گاه تصور میکنم برای مردم پنجاه صد سال پیش صحبت میکنم یا برای پنجاه سال بعد!
او گفت آخرینباری که نماد عینی و حضور زندۀ این سبک نوازندگی را روی صحنه شاهد بودیم به کنسرت استاد بهاری در تالار اندیشه در دیماه ۱۳۷۳ باز میگردد که ایشان در سن بالا و فتور جسمیشان با نهایت شیوایی و قبراقی ذهنی به اجرا پرداختند. شاگردان ایشان راه و سبک و سیاق ایشان را ادامه ندادند که عیبی بر آن وارد نیست. عیبی که وارد است اینکه در تمامی کشورها، از هند و ترکیه و افغانستان تا کشورهای غربی، در کنار هنرمندانی که با نوآوری و ذهنیت پیشرو و حتی ذهنیتهایی که با گذشته قطع ارتباط کردهاند اثر ارائه میکنند هنرمندانی هم هستند که خود را وقف میراث گذشته کردهاند و این افراد «باید» باشند؛ افرادی که حافظ میراث و گذشتۀ ما و طرز تفکری باشند که ما را بهصورت یک زنجیرۀ ژنتیک به حال رسانده و فکر میکنم آلبوم حاضر در نوع خودش میتواند بدون مبالغه این کار را بهخوبی انجام داده و از این بابت من از نوازندۀ این اثر ممنونم و فکر میکنم جامعۀ موسیقی ما هم در آینده از این بابت به ایشان مدیون باشد.
آخرین سخنران، مازیار کربلایی، سازندۀ کمانچه و از خویشاوندان استاد علیاصغر بهاری بود که دربارۀ ویژگیهای ظاهری و صوتی کمانچۀ استاد بهاری (کمانچۀ کرمخانی) بازسازیشدۀ آن که در آلبوم بهیاد بهاری از آن استفاده شده است سخن گفت.
او افزود: آقای بهاری به بنده پیشنهاد ساخت کمانچه دادند و مرا خیلی راهنمایی کردند و هر راهنماییای کردند در طی سی سال تجربۀ سازسازیام دریافتم درست بوده است.
استاد قنبریمهر گرایش به کوچکسازی سازها داشتند. وقتی دستۀ کمانچه را کوچک کنیم، صدادهیاش به صدادهی ویلن گرایش مییابد. کمانچههای امروزی به دلیل کوچکبودن دسته نمیتوانند سونوریتۀ سبک بهاری را ایجاد کنند و با این تغییر امکان اجرای کرشمهها و مالشها و تکیهها و… از سونوریتۀ ساز گرفته میشود.
طول دستۀ کرمخانی استاد بهاری، که حدود ۱۸۰-۱۷۰ سال قدمت دارد، ۳۲ سانتیمتر بود و من در بازسازی کمانچۀ آلبوم بهیاد بهاری طول دسته را ۵/۳۱ سانتیمتر درنظر گرفتم.
دهانۀ ساز استاد بهاری ۱۱ سانتیمتر بود که بر اثر مرور زمان بیضی شده بود و از یک طرف ۵/۱۱ سانتیمتر شده بود. (مرحوم بهاری میگفتند کمانچهای خوشصدا است که کاسهاش شلغمی باشد.)
تغییر دیگر در سونوریتۀ کمانچه معطوف به فیکسکردن دستۀ کمانچه به کاسه است که یک امکان بینظیر را از این ساز گرفته و آن قابلیت رگلاژ و تغییر سونوریته است. آقای بهاری برای جواب آواز آقای ناظری، سازشان را خودشان یکجور رگلاژ میکردند و برای گروهنوازی با آقای پایور به صورت دیگر رگلاژ میکردند و این امکانی است که کمانچههای قدیمی دارند، چون دستهشان به کاسه فیکس نیست و نوازنده زاویۀ کاسه نسبت به دسته را تا ۵-۴ میلیمتر تغییر دهد و همین میزان تغییر صدای ساز را از ساز مناسب تکنوازی به ساز مناسب گروهنوازی و برعکس تغییر میدهد.
در قدیم برای کمانچه از سیم روده، ابریشم و مفتول برنج استفاده میشده اما مرحوم بهاری به دلیل سختبودن تهیۀ این نوع سیمها از نوجوانیشان سیم ویلن بر کمانچه کشیدند. سیم ویلن بر خرک محدب قرار میگیرد و خرک روی صفحۀ چوبی قرار میگیرد. وقتی این سیم روی خرکی که روی پوست قرار میگیرد کشیده شود صدای اضافه ایجاد میکند و آقای بهاری برای حذف این صداهای اضافه یک دستمال در انتهای کاسه زیر سیمها میگذاشتند.
آقای بهاری همیشه توصیه میکردند خرک کمانچه را بلند درنظر نگیرید. بنا به تجربۀ بنده، اینقدر که ارتفاع خرک در سونوریتۀ کمانچه تأثیر دارد جنس آن تأثیر ندارد. این ارتفاع کم خرک، در مهار صوتی ساز به نوازنده بسیار کمک میکند. مرحوم بهاری میگفت این کمانچه بهترین کمانچه است و کمانچۀ استخوانی که لطیفترین اصوات را ایجاد میکند.
در ادامه، آیدین نورمحمدی قسمتهایی از آواز ابوعطای آلبوم «بهیاد بهاری» را نواخت و سپس از آلبوم رونمایی شد و جلسه با عکس یادگاری سخنرانان و امضای یادگاری حضار بر پوستر مراسم رونمایی به اتمام رسید.