X
به مناسبت سالروز تولد صد و یک سالگی مرتضی احمدی

مرتضی خان آخرین راوی صدای طهرون بود

شنبه, 10 آبان 1404

  

بهرنگ بقایی موزیسین و نوه زنده‌یاد مرتضی احمدی، همزمان با صد و یکمین سالروزتولد مرتضی احمدی در گفت‌وگویی تفصیلی از دغدغه‌های پدربزرگش برای حفظ موسیقی کوچه‌بازاری و ثبت میراث صوتی «صدای طهرون» سخن گفت و از چگونگی شکل‌گیری این آلبوم به‌عنوان بخشی از تاریخ فراموش‌شده موسیقی عامه ایران یاد کرد.

 

به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی موسیقی ایران، امروز ۱۰ آبانماه صد و یکمین سالروز تولد مرتضی احمدی بازیگر و خواننده موسیقی عامه‌پسند ایران است. همزمان با این مناسبت بهرنگ بقایی در گفتگو با این پایگاه خبری در پاسخ به این پرسش که آیا می‌توان زنده‌یاد مرتضی احمدی را آخرین راوی موسیقی کوچه بازاری دانست، اظهار کرد: تا امروز می‌توان گفت که بله، زیرا من شخصاً کسی را نمی‌شناسم که با همان ویژگی و شناخت تخصصی، این نوع موسیقی را ادامه داده باشد. البته هنوز در محافل خانوادگی یا جمع‌های کوچک، برخی از همین ترانه‌ها با تنبک اجرا می‌شود، اما شخصیتی که بتوان او را وارث و راوی این نوع از موسیقی دانست، در حال حاضر وجود ندارد. بنابراین، می‌توان گفت مرتضی احمدی آخرین اجراکننده کامل این آثار بوده است.

 

بقایی تأکید کرد: علاوه بر اجرا، حفظ و تدوین این میراث بخش مهمی از کار پدربزرگم بود. مجموعه «صدای طهرون» که او گردآوری و ضبط کرد، اثری کامل‌تر از آن چیزی است که تاکنون منتشر شده است. بسیاری از قطعات آن هنوز انتشار نیافته‌اند یا امکان انتشار رسمی ندارند، اما در مجموع، این پروژه یک مجموعه پژوهشی جامع محسوب می‌شود. اگر در آینده کسی تصمیم بگیرد راه او را ادامه دهد، به‌واسطه پشتوانه‌ای که از این آثار بر جای مانده، با دشواری زیادی مواجه نخواهد شد. با این حال، من تاکنون با کسی روبه‌رو نشده‌ام که بتوانم او را ادامه‌دهنده مسیر پدربزرگم بدانم.

 

*«صدای طهرون»یک میراث شفاهی است

 

این نوازنده تاردر پاسخ به پرسشی درباره پدربزرگ خود، زنده‌یاد مرتضی احمدی و جایگاه او به‌عنوان راوی بخشی از موسیقی کوچه‌بازاری ایران گفت: موسیقی‌هایی که در مجموعه «صدای طهرون» منتشر شده، مجموعه‌ای متنوع از ژانرهای مختلف موسیقی است. بسیاری از مخاطبان تصور می‌کنند این آثار تنها در زمره موسیقی‌های تخت‌حوضی یا روحوضی قرار دارند، اما در حقیقت این مجموعه ترکیبی از گونه‌های متفاوت موسیقی است. برخی از قطعات ریشه در دوران قاجار دارند و به موسیقی‌های نمایش‌های روحوضی بازمی‌گردند، برخی دیگر متعلق به گونه‌هایی هستند که با نام «ضربی‌خوانی» شناخته می‌شدند و سینه‌به‌سینه میان مردم نقل می‌شدند.

 

وی افزود: بخشی از این موسیقی‌ها را پدربزرگم در جوانی از مطرب‌ها و نوازندگان خیابان سیروس، افرادی که در مجالس و مهمانی‌ها ساز می‌زدند و آواز می‌خواندند، آموخته بود. او با علاقه شخصی به دنبال این هنرمندان رفت و شیوه‌های اجرایی آنان را یاد گرفت. در واقع این آثار شامل انواع گوناگونی از موسیقی‌های مردمی است و نمی‌توان آن‌ها را صرفاً در یکی از دسته‌های تخت‌حوضی، روحوضی یا مطربی جای داد. این مجموعه در مجموع میراثی شفاهی است که به‌صورت زنده توسط اجراکنندگانش نقل و اجرا می‌شد و از دوره قاجار به بعد، به‌مرور تغییراتی در شعر و فرم آن‌ها ایجاد شد.

 

 

بقایی ادامه داد: من به یاد دارم هنگام ضبط برخی از این آثار، با نسخه‌های متفاوتی از یک قطعه مواجه می‌شدیم. مثلاً گاهی دو یا سه نسخه از یک شعر وجود داشت که در طول زمان دچار تغییر شده بود و ما تمامی آن نسخه‌ها را جمع‌آوری و ثبت کردیم.

 

*احیای موسیقی تخت‌حوضی توسط احمدی و هم‌نسلانش

 

این آهنگساز درباره آغاز شکل‌گیری آلبوم «صدای طهرون» و جرقه‌های اولیه این اثر گفت: کار پژوهشی این مجموعه از دوران جوانی پدربزرگم آغاز شده بود. او در خاطرات خود نقل می‌کرد که از حدود سی یا سی‌و‌پنج‌سالگی به دنبال گردآوری این نوع موسیقی رفت. دلایل متعددی برای این علاقه وجود داشت. بخشی از ماجرا به دوران پیش‌پرده‌خوانی در تئاترهای تهران بازمی‌گردد؛ زمانی که این گونه موسیقایی هنوز در گوشه‌و‌کنار شهر شنیده می‌شد. هرچند امروز چنین آثاری دیگر جزئی از موسیقی روزمره ما نیستند، اما در آن دوران جزئی از فرهنگ شنیداری مردم محسوب می‌شدند.

 

وی ادامه داد: در آن زمان هنرمندانی چون پدربزرگم، عزت‌الله انتظامی، علی قنبری و دیگران، بخش‌هایی از این سبک موسیقایی را در آثار نمایشی خود احیا کردند. پدربزرگم اما به‌طور خاص به گردآوری و ثبت این آثار پرداخت. علاوه بر آن‌که خود در اجرای این موسیقی‌ها مهارت داشت، مهم‌ترین بخش کارش وجه پژوهشی آن بود. او در طول سال‌ها مجموعه‌ای کامل گردآوری کرد که به مرور زمان کامل‌تر شد. به یاد دارم حتی در سال‌های پایانی عمرش نیز، هرگاه اثری یا ترانه‌ای از گذشته می‌شنید که به‌نظرش به آن دوران تعلق داشت، پیگیر می‌شد، ضبط می‌کرد و یادداشت برمی‌داشت.

 

بقایی افزود: این پژوهش حدود شصت سال ادامه داشت و به‌تدریج کامل‌تر شد. از دوره‌ای به بعد، مسئله انتقال این میراث به نسل‌های آینده برای پدربزرگم به دغدغه‌ای جدی تبدیل شد. او معتقد بود این میراث تنها مکتوب نیست، بلکه میراثی صوتی و نمایشی است. با بالا رفتن سنش، نگران بود که پس از او چه کسی این شیوه خواندن و این گونه موسیقایی را ادامه خواهد داد. از آن‌جا که نت‌نویسی برای این نوع موسیقی ممکن نبود و بسیاری از قطعات بیشتر حالت ضربی‌خوانی داشتند تا ملودیک، تصمیم گرفت این آثار را ضبط کند تا به شکل صوتی ماندگار شوند.

 

*مجوز، چالش اصلی «صدای طهرون»

 

وی درباره روند انتشار این آثار گفت: چالش اصلی در آن سال‌ها، مسئله مجوز انتشار بود. تقریباً مطمئن بودیم که مجموعه به‌صورت رسمی مجوز نخواهد گرفت. ناشران بسیاری برای همکاری ابراز تمایل کردند، اما در مراحل نهایی به دلیل احتمال زیان مالی و دشواری دریافت مجوز، از ادامه کار منصرف شدند. در نهایت، آشنایی و دوستی من با بابک چمن‌آرا، مدیر مجموعه بتهوون، نقطه عطفی در این مسیر شد. آقای چمن‌آرا به‌دلیل علاقه قلبی به پدربزرگم و به شهر تهران پذیرفت که این پروژه را با وجود تمام ریسک‌های مالی پیش ببرد.

 

بقایی توضیح داد: در همان ابتدا به او گفتم که این کار از نظر مالی هیچ سودی نخواهد داشت و حتی ممکن است ضرر داشته باشد، اما او تأکید کرد که هدفش حفظ این میراث است نه منافع اقتصادی. با این رویکرد، بابک چمن‌آرا بسیار مردانه پای کار ایستاد. جلسه‌ای ترتیب دادیم، او به دیدار پدربزرگم آمد و با خانواده ما گفت‌وگو کرد. پدربزرگم نیز با خانواده چمن‌آرا آشنایی قدیمی داشت و از این اعتماد استقبال کرد. در نهایت تصمیم گرفتیم کار را آغاز کنیم.

 

وی افزود: آقای چمن‌آرا تمامی هزینه‌های استودیو و رفت‌و‌آمد را پرداخت و با صمیمیت کامل همراه ما بود. حتی گفته بود هر ساعتی از شبانه‌روز که پدربزرگم آماده خواندن بود، استودیو در اختیارش قرار می‌گیرد، و واقعاً چنین کرد. این همراهی صادقانه و تلاش پیگیرانه بابک چمن‌آرا در کنار همکاری ارزشمند علی رحیمی، نوازنده تنبک مجموعه موجب شد این میراث به‌طور کامل ضبط شود. آقای رحیمی نیز بدون هیچ چشم‌داشتی و با عشق فراوان در کار حضور داشت. برای حفظ کیفیت و ماندگاری صدا، ضبط آواز و تنبک در اتاق‌های مجزا انجام شد تا صدای خالص و شفافی از اجرای مرتضی احمدی باقی بماند.

 

بقایی خاطرنشان کرد: در نهایت، چمن‌آرا با تدبیری هوشمندانه موفق شد مجوز انتشار این مجموعه را دریافت کند. اثر به‌عنوان آیینی نمایشی معرفی و مجوز انتشار آلبوم «طهرون ۱» صادر شد. خوشبختانه پدربزرگم زنده بود و انتشار اثر را دید. این موضوع او را بسیار خوشحال و دلگرم کرد و تا پایان عمرم از بابک چمن‌آرا بابت تلاش صادقانه‌اش سپاسگزارم.

 

* آثار منتشرنشده و ادامه مسیر مرتضی احمدی

 

بهرنگ بقایی در خاتمه درباره آثار باقی‌مانده و احتمال انتشار آن‌ها گفت: تمامی کارهایی که ضبط شده‌اند، همان آثاری هستند که با همکاری بابک چمن‌آرا و مجموعه بتهوون تولید شدند. البته تعدادی از آثار قدیمی‌تر نیز وجود دارد که پیش‌تر با ارکستر رادیو یا ارکستر موسیقی ضبط شده‌اند و در فضای مجازی نیز در دسترس هستند، مانند قطعه «نامهربون».

 

وی افزود: بخشی از آثار به دلیل محتوای خاص یا غیرقابل انتشار، احتمالاً هرگز مجوز رسمی نخواهند گرفت. با این حال، تصمیم داریم پس از تکمیل انتشار مجموعه فعلی، در آینده پالایش‌هایی انجام دهیم و نسخه‌های مناسب را همراه با سایر آثار مانند کارهای کودکانه استاد احمدی منتشر کنیم. البته مسائل مربوط به حقوق نشر و کپی‌رایت در این زمینه بسیار پیچیده است، اما قصد داریم در آینده آلبوم «صدای تهران ۵» را که احتمالاً آخرین بخش از این مجموعه است را منتشر کنیم. تمامی آثار این مجموعه تحت امتیاز بتهوون و با همکاری بابک چمن‌آرا ضبط شده و تاکنون به مرور منتشر شده‌اند.

گفتگو:سحر طاعتی

 

 

 

چاپ
>