در پیدایش و علل تشکیل تعزیه بهطور اجمال
یکشنبه, 18 مهر 1395
ابراهیم بوذری (۱۲۷۵-۱۳۶۵ش) فرزند علیاصغر طالقانی در طالقان دیده به جهان گشود. او خوشنویس، ادیب و خوانندهی بزرگ تعزیه و از کارشناسان ردیفهای آوازی بود.
بوذری دارای تحصیلات عالی در ادبیات بود و عربی و فقه و اصول را در محضر روحانیون بزرگ زمان آموخته بود. او در خط نستعلیق شاگرد زینالعابدین ساعتساز، محمدعماد طاهری و عمادالکتاب سیفی بود. خط ثلث را از عبدالحمید ملکالکلامی معروف به امیرالکتاب و نسخ را نرد علی عبدالرسولی آموخت. بوذری در موسیقی و آواز شاگرد ابوالحسنخان اقبالآذر (اقبال السلطان) و سیدحسن طاهرزاده بود.
وی مدرّس انجمن خوشنویسان ایران، مشاور رسمی کارشناسی تعزیه در وزارت فرهنگ و هنر وقت و مشاغل دیگری در ادارات مختلف دولتی و دانشکده معقول و منقول (الهیات) بود.
از تألیفات او «تعزیه در ایران و دو مجلس آن» است که در سال۱۳۵۴ چاپ شد و در زمینهی موسیقی سلسله نوارهایی از اجراهای خصوصی همراه ساز و آواز اساتید مختلف دارد که در دسترس عموم نیست. آثار خوشنویسی او فراوان است. به عنوان نمونه، مخمس صفیعلیشاه، کتیبههای آرامگاه سعدی و دروازه قرآن شیراز، کلام چند تصنیف از امیرجاهد (چاپ در جلد اول دیوان امیرجاهد)، کتابت بسیاری از کتابهای ادبی و آثار بسیار دیگری از او بهیادگار مانده است.
مطلبی که در ذیل میخوانید فصل اول از کتاب «تعزیه در ایران و دو مجلس آن» نوشتهی ابراهیم بوذری است که در مورد پیدایش و علل تشکیل تعزیه به قلم ایشان نوشته شده است.
در پیدایش و علل تشکیل تعزیه بهطور اجمال
از قدیمالایّام مسئلهی نمایش به انواع مختلف برای انجام مقاصد عدیده از سیاسی و غیر آن در میان ملل و اقوام معمول بوده و روز به روز تا کنون برای تکمیل آن کوشش بیاندازه از سوی نویسندگان بزرگ به عمل آمده و برای عملنمودن بدانها مخارج گزاف از طرف سرمایهداران صرف گردیده که در این زمان مشاهده میشود و محتاج به بیان نیست گفته شده قضیهی کشتهشدن سیاوش، شاهزادهی بزرگ و لایق ایران به دست افراسیاب ستمکار، در همان زمان به نمایش و سوگواری درآمده اما تاریخ صحیح تعزیه را که از چه تاریخ معمول گردیده در جایی ندیدهام یکی از اساتید تعزیه نقل کرد، پس از واقعهی کربلا یزید ملعون به کارگردانان کربلا گفت میخواهم واقعهی کربلا را عیناً مشاهده کنم و آن واقعه را برای او تماماً نمایش دادند. بنابراین در این رساله از تعزیهی در حدود هشتاد سال پیش گفتگو میشود.
تعزیه برای سوگواری بر شهادت حضرت امام حسین (ع) و یاران او که از ائمهی هدی اخبار زیاد وارد شده و قطع نفوذ دشمنان اسلام و شرح آن زیاد و در کتب تواریخ به تفصیل مسطور است که همواره در نظر ایرانیان وطنپرست بوده، قیامهای زیاد در اوقات عدیده برای حمایت از استقلال وطن و نیز به طرفداری خاندان رسالت و اثبات حقّ خلافت بلافصل امیرالمومنین علی بن ابیطالب (ع) و امامت اولاد آن سرور و حقانیت مذهب حقهی شیعهی اثنیعشری بهعملآمده زیرا خاندان رسالت به علل و جهاتی دربارهی ایرانیان عنایت داشتند.
در زمان شاهنشاهی ساسانیان در سالی که به واسطهی نیامدن باران در مکه و حجاز قحط و غلای سخت روی داد عبدالمطلب جدّ امجد حضرت رسول احشام خود را به ایران آورد و دولت ساسانی با نهایت احترام از او پذیرایی کرد رسول اکرم دربارهی ایرانیان فرمود: «لو کان بالثریا لناله رجال من فارس» عنایت خاص آن حضرت با سلمان فارسی که فرمود «السلمان منّا اهل البیت» و اخبار زیاد از ائمهی هدی در فضیلت نوروزی و قبولکردن امیرالمومنین علی (ع) هدیهی زرتشتیان را در زمان خلافت ظاهره در کوفه و قصاص آن حضرت از عبیدالله که هرمزان شاهزاده یا سردار بزرگ ایرانی را که در مدینه و اسلام آورده بود، بدون محاکمه به اتهام قتل پدرش عمر کشت مورد اعتراض آن حضرت واقع شد که چرا مسلمانی را بدون محاکمه کشته و از عثمان خواست او را قصاص کند و عثمان نکرد. آن حضرت به عبیدالله فرمود: «لئن ظفرت بک یوماً لاضربّن عنقک بالسَّیف» و این کار در جنگ صفین عملی شد و از این قراین استنباط میشود که بعد از رحلت رسول اکرم، امیرالمومنین با ایرانیان دوستی و ارتباط و عنایت خاصی داشته، طرفداری سلمان فارسی از حقّ خلافت او و حاضرشدن آن سرور به نماز بر جنازهی سلمان و مطالب دیگری که دلالت بر صحت این موضوع میکند ذکر آنها موجب تطویل و دورشدن از مطلب تعزیه است. منظور دیگر از تعزیه ارائهی اسلام واقعی و نشاندادن ظلم و جور بنیامیه و بنیعباس و فساد اخلاق آنان که بهطور نمایش به مسلمانان بفهمانند.
تأسیس دولت بنیعباس و جنگهای با بنیامیه و انتقام از قاتلین شهداء کربلا از فداکاریهای ایرانیان دربارهی آل محمد (ص) و تقویت دین و مذهب حقهی شیعهی اثنیعشری و رفتار ظالمانهی بنیامیه، نه اسلام، زیرا حساب اسلام و تسلط بنیامیه را باید از یکدیگر جدا دانست بلکه حساب خاندان رسالت با بنیامیه جداست.
با تأسف در حالی که اروپا با پیشرفت عجیب خود نمایش را برای تبلیغات بهترین وسیله قرار داده و در تکمیل آن کوشش فراوان دارند بهواسطهی مسامحه و جهات دیگر این هنر فراموش شده و از بین رفته، در صورتیکه یکی از هنرمندان فنّ تئاتر و سینما اظهار میکرد اروپاییها با پیشرفت زیاد در این رشته اذعان دارند که به خوبی ایرانیان از عهدهی انجام این هنر نمیتوانند برآیند. مثلاً یک تعزیهی روز عاشورا در یک محیط کوچک صحرای کربلا، شطّ فرات، لشکرگاه دو طرف میدان، خیمهگاه، قتلگاه جنگ و کشتار واقعهی بزرگ تاریخی را نشان میدهد و بینندگان را تحت تأثیر قرار میدهد حتا کراراً دیده شده اروپاییها در مجلس تعزیه شدیداً متأثر شده و گریه کردهاند.
در اینجا نکات و مطالب زیاد جا دارد گفته شود چون نظر بر اختصار بوده از ذک مطالب زیاد صرف نظر میشود.