استقبال غافلگیرکننده از تجربه نوگرایانه «موزیک تِک»
شنبه, 17 آبان 1404

تجربه نوگرایانه «موزیک تِک» که با عنوان «صدا در گذر زمان» به میزبانی موزه هنرهای معاصر تهران به اجرا در آمد با استقبال غافلگیرکننده و صف طولانی مخاطبان همراه شد.
به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاعرسانی موسیقی ایران، دومین برنامه از سری برنامههای «موزیک تِک» موزه هنرهای معاصر، عصر روز جمعه ۱۶ آبان ماه به سیر تحول صدا و موسیقی در حدود پنج قرن از اوایل دوران رنسانس تا انتهای قرن بیستم پرداخت.
ترکیبی از حدود ۱۷ قطعه که در همین تعداد استیج در نُه گالری و یک مسیر گردشی رمپ موزه به اجرا در آمد.
این پروژه با مدیریت علی مغازهای و کیوریتوری(نمایشگاهگردانی و هنرگردانی) نیما عطرکار روشن، تنها برای یک اجرا در روز جمعه ۱۶ آبانماه در تمام مسیر گالریهای موزه هنرهای معاصر طراحی و اجرا شد.
رویداد «صدا در گذر زمان» در موزه هنرهای معاصر تهران تجربهای نو از مواجهه با تاریخ موسیقی غرب را پیش روی مخاطبان قرار داد. تجربهای که نه در قالب کنسرتی معمول، بلکه بهصورت سفری چیدمانی در گذر سدهها، مخاطب را در مسیر شنیدن و حرکت همزمان در فضاهای موزهای همراه میکرد.
«صدا در گذر زمان» سفری چیدمانی در تاریخ موسیقی غرب است؛ سفری که در بنای موزه هنرهای معاصر تهران سامان یافته تا مخاطب را در مسیری همزمان صوتی و فضایی پیش ببرد. این تجربه، تداوم و دگرگونی اندیشه موسیقایی طی سدهها را در تالارها و دالانهای پیدرپی موزه آشکار میکند.
این رویداد مسیر موسیقی را از اواخر قرون وسطا، سپس رنسانس، باروک و رمانتیسیسم تا شکلهای گوناگون موسیقی سده بیستم دنبال میکند.
قطعات به ترتیب تاریخی اجرا شدند و ساختار رویداد به شکل یک کنسرت–اینستالیشن(هنر چیدمان) طراحی شده است؛ شیوهای که جایگزینی تازه برای الگوی کلاسیکِ سالنهای کنسرت ارائه میدهد. در اینجا نوازندگان در گالریها مستقر شدهاند و مخاطب با حرکت آزادانه در میان فضاها، هم میتواند روند خطی تاریخ موسیقی را تجربه کند و هم در صورت انتخاب مسیر شخصی، سفری سیال در زمان داشته باشد.
این برنامه توسط ۱۶ گروه موسیقی و با ۲۵ قطعه اجرا شده است.
از قرون وسطا تا رمانتیسیسم: بازخوانی تاریخی در گالریهای موزه
در بخش خوشآمدگویی، گروههای «سروش ساحلی» و «سحر انزلی» با اجراهای کوتاه، نخستین نشانههای مسیر را پیش روی مخاطب قرار میدهند؛ پیشدرآمدی صوتی که آغاز روایت تاریخی سفر را شکل میدهد.
گالری اول – از اواخر قرون وسطا تا رنسانس
نخستین گالری، نقطه آغاز این سفر زمانی است. دو قطعه توسط گروه سروش دریایی اجرا شد؛ یکی از رقصهای غیرمذهبی اواخر قرون وسطایی و دیگری از دوره رنسانس.
در استیج دوم، گروه «روند» به رهبری سحر انزلی بخشهایی از آثار باخ را با سازبندی کر و هارپسیکورد اجرا کرد؛ از جمله «O große Lieb» از Johannes-Passion و بخشی از Cantata BWV 21. در این اجرا نظامهای اولیه چندصدایی، کنترپوان و بیان مذهبی دوره باروک بهصورت زنده بازتاب مییافتند.
گالری دوم به دوره رمانتیک اختصاص داشت؛ دورهای که در آن بیان فردی، گسترش چندصدایی و نقشمحوری عواطف برجسته شد. مونا طاهریان (فلوت) و محمدجواد بهرامی (پیانو) قطعاتی از موتسارت را اجرا کردند؛ از جمله کنسرتوی فلوت در رِ ماژور و پرلودها و نکتورنهای مشهور شوپن. صدای این دوره، آمیختهای از ظرافت، تکنیک و صمیمیت را به نمایش گذاشت.
ورود به دنیای مدرن: دگرگونی در زبان صدا
در گالری سوم، مخاطب با نخستین روشناییِ موسیقی مدرن روبهرو میشود. اجرای «Syrinx» اثر کلود دوبوسی توسط راژان بیات آغازگر این بخش بود؛ قطعهای که بافت، رنگ و تنفس ملودیک را بر ساختارهای پیشین ترجیح میدهد.
پس از آن در گالری بعدی، مجموعهای از قطعات برای پیانو و ویولن—ابتدا چهار قطعه و سپس پنج قطعه—اجرا شد که تنوع زبانهای اوایل سده بیستم را بازتاب میداد.
تالار چهارم به دورهای اختصاص دارد که در آن آهنگسازان مرزهای تنالیته را تجربه کردند و روابط تازهای میان صدا، سکوت و فرم پدید آوردند. موسیقی این دوره از روایتگری فاصله میگیرد و بیش از پیش بر رنگ، بافت و معماری صوتی تکیه میکند—دگرگونیای که زمینهساز تغییرات بنیادی سده بیستم شد.
صدا در عصر رسانه: از نوار مغناطیسی تا فیکسمدیا
گالری پنجم لحظه تغییر بنیادین در تاریخ موسیقی را نمایان میکند؛ جایی که ابزار ضبط صدا وارد میدان شد و رسانه موسیقی از ساز به بلندگو منتقل گردید.
در بخش نخست، قطعه «سمفونی برای مرد تنها» اثر پیر هانری و شفر هانری از یک نوار قدیمی پخش شد؛ نمونهای نخستین از موسیقی مبتنی بر برش و ترکیب نوارهای مغناطیسی.
در ادامه، «مطالعه شماره یک الکترونیک» اثر استوک هاوزن اجرا شد؛ اثری فیکسمدیا که در آن نوازنده حذف شده و شیوه تازهای از آهنگسازی و شنیدن تعریف میشود.
از موسیقی تجربی تا مینیمالیسم معاصر
گالری ششم نمایانگر شکلگیری موسیقی تجربی پس از جنگ جهانی دوم است. دوئت پرفورمنس علی هاشملو و نرگس مصطفیلو که بر پایه تصادف، طبیعت و کنش شنیدن طراحی شده بود، نشان میداد که چگونه صدا میتواند به مادهای مستقل تبدیل شود.
در گالری هفتم، نمونهای از هنر موسیقایی جنبش فلوکسوس اجرا شد؛ جریانی که مرز میان هنر، اجرا و موسیقی را از میان برمیدارد و بر رخداد و کنش لحظهای تأکید میکند.
تالار هشتم به یک قطعه فیکسمدیا اختصاص داشت که در اتاقی کوچک پخش میشد؛ ترکیبی از صدا و تصویر که تجربهای متمرکز و سینمایی ایجاد میکرد. پس از آن، قطعهای از استیو راش با ساختارهای مبتنی بر تکرار و بازتاب آکوستیکی اجرا شد و مادهی صوتی را از طریق تکرار به هویت رساند.
و در آخرین گالری، سه اجرا ارائه شد: قطعهای از استیو راش، سپس یک دوئت با رهبری آرش اسدنژاد، و در پایان یک سولو ویولن توسط عسل سوزنی. این آثار نمونههایی از موسیقی مینیمالیستی و چندسبکی بودند. آثاری که با تکرارهای ممتد، سادگی هارمونیک و حضور عریان صدا، پایانبندی معاصر این مسیر را رقم زدند.
صدا، فضا و اکنون: جمعبندی تجربه
اما «صدا در گذر زمان» تنها روایت خطی تاریخ موسیقی نبود تجربهای است که در آن حرکت آزادانه مخاطب میان تالارها، زمان را نه بهصورت زنجیرهای از وقایع، بلکه همچون همزمانی پژواکها و حضورها عرضه میکند.
در این رویداد، هر تالار، هم مکانی برای تاریخ بود و هم اکنون زندهی شنیدن. جایی که صدا، فضا و زمان در حضور مخاطب به هم میرسیدند و موسیقی بار دیگر معاصر میشد.
در پایان اما این اجراها همراه با یک افسوس بزرگ برای موسیقی بود؛
دریغ بزرگ این رویداد، نه در کمبود قطعه و مکان و تعداد اجرا و یا فضا و مکان که در محدود شدن به اجرای تام و تمام آن به یک روز بود.
پروژهای که ظرفیت اجرا در دستکم یک هفته را داشت اما گویا مدیریت پروژه، تمام توانش را تنها برای اجرا در یک شب هزینه کرده بود و مخاطب آشنا با سیر موسیقی تنها باید در همین تک اجرا به ضیافت دیدن و شنیدن آن رهسپار موزه هنرهای معاصر میشد. به این معنا که هیچ شانس و فرصت دیگری برای دوباره دیدن و حضور در این رویداد با کیفیت و کمیت برای مخاطب وجود نداشت تا انتخاب کند چه روزی رهسپار موزه هنرهای معاصر تهران شود تا با چنین اجراهایی از قرنهای موسیقی روبرو شود.
طیف های مختلفی بازدیدکننده این رویداد نوگرایانه بودند که از آن جمله می توان به اسحاق شکری مدیرعامل انجمن موسیقی ایران اشاره کرد.
گزارش: مینا آتشی