مراسم تشییع پیکر استاد مصطفیکمال پورتراب برگزار شد
جمعه, 4 تیر 1395
مراسم تشییع پیکر استاد مصطفیکمال پورتراب صبح امروز، ۴ تیر، ساعت ۹، در تالار وحدت با حضور هنرمندان و مسئولین برگزار شد.
به گزارش نای، سیدعباس سجادی، مدیرعامل بنیاد آفرینشهای هنری و فرهنگسرای نیاوران ضمن عرض تسلیت به خاطر درگذشت استاد فرزانه و یگانهی موسیقی ایران، استاد مصطفیکمال پورتراب به جامعهی هنری، فرزندان معنوی و دوستداران و علاقمندان ایشان گفت: «حدود ۱۰ روز پیش در مراسم افطار حوزهی هنری، دوشنبهی گذشته، که تعدادی از دوستان هنرمند آمده بودند خدمت استاد بودیم با حضور استاد نادر گلچین، هنگامه اخوان و تعدادی دیگر از دوستان و بزرگواران. از ایشان پرسیدم که استاد حالتان چطور است؟ گفت ما در وقت اضافه هستیم. این پاسخِ ایشان را امروز هم چند نفر از شاگردان ایشان گفتند که این روزها جواب ایشان بود. اما شخصیت مرگآگاهی چون پورتراب به تعبیرِ ز گهواره تا گور دانش بجوی، هرگز برای آموختن و آموزاندن نیاسود و این شاخصهی اصلی و تأثیرگذار شخصیتی است که ذاتاً معلم بود. شما حضور ایشان را در آیینهای مختلف شاهد بودید که در اولین ثانیهها و دقایقِ برنامهای جناب استاد پورتراب حضور پیدا میکرد.
سجادی در ادامه گفت: «من جملهای را آنجا گفتم که عزیزانی که آنجا بودند شاهد هستند. میخواهم آن را تکرار کنم و مراسم را آغاز کنیم. گفتم استاد تعبیر شما و بزرگان برای ما اینگونه است که روزی پدری ایستاده بود و دست روی شانهی پسر جوانش گذاشته بود گفت، پسرم من قویترم یا تو؟ پسر گفت من. دوباره سؤالش را تکرار کرد. پسر باز گفت من. با تعجب رو به پسرش ایستاد و گفت، بلند شو بایست! من قویترم یا تو؟ گفت شما. پدر گفت چرا دوبار اول جواب دیگری دادی؟ گفت آنموقع که گفتم من، دست شما روی شانهی من بود… امروز دست این بزرگان از روی شانهی ما برداشته میشود و ما احساس ظعف میکنیم. واقعاً تصور اینکه از امروز استاد پورتراب و خیلی از بزرگان در بین ما نیستند خیلی سنگین است. من به شاگردان عزیز و معنوی او تسلیت میگویم.»
سخنران بعدی این مراسم دکتر محمد سریر، آهنگساز و موسیقیدان و عضو هیئت مدیره و شورای عالی خانهی موسیقی، ضمن تشکر از حاضرین گفت: «امروز برای بدرود با او اینجا جمع شدهایم. البته این بدرودِ ما با آثار و فعالیتهای ایشان نیست. آنها ماندگار است و پشتوانهی مهمی برای فرهنگ ماست. ما کلمهی استاد را بیشتر برای احترامگذاشتن به کار میبریم اما ایشان واقعاً استاد بودند. استادِ بیش از سه نسل از کسانی که در حوزهی فرهنگ و هنر فعالیت میکردند و در ادامه هم همچنان از ایشان میآموختند.»
وی افزود: «من چند باری در گرامیداشت این استاد عزیر در مقابل ایشان صحبت کردم. اما امروز میتوانم بیتکلفتر در مورد ایشان بگویم، چرا که ایشان دوست نداشتند زیاد تعریف کنیم. علاقهی ایشان به این حوزه و دانش وسیعِ وی واقعاً برای من آموزنده بود. وسعت دانش و تجربه در حیطهی کارشان، زبانهای مختلفی که ایشان میدانستند، ریاضیات، فلسفه، کار با کامپیوتر، افقهایی که به جوانان نشان میدادند، نمادی از کوشش و تلاش بودند. همین روزهای آخر هم بالغ بر سهـ چهار ساعت مطالعه میکردند. همیشه نگران شاگردانش بودند و همه را به اسم میشناختند و به آنها افتخار میکردند. موفقیت شاگردانش دغدغهی ایشان بود. امیدوارم همهی ما از ایشان پند بگیریم و یادشان را گرامی بداریم و راهشان را ادامه دهیم.»
نازنین جلالی، از شاگردان استاد پورتراب، سخنران بعدی این مراسم با قرائت نثری آهنگین سخنان خود را شروع کرد: «توصیف آسمان زندگی انسان پیچیده است و بس. خورشیدی میآید و راهی میان ظلمت شب باز میکند و آنگاه به خواب میرود… انسانی میآید که با ورود خویش، به دورِ زندگی همچون پروانهای میگردد و از پس ثانیهها فریاد برمیآورد که کوچیدن انسان تنها در یک قاب نیست. خوشا به پایانی که رنگینکمانش همیشه جاوید است.»
وی در مورد استاد پورتراب گفت: «دربارهی استاد پورتراب صحبتکردن خیلی سخته. تمام گفتنیها را جناب سریر گفتند. در این مدت ده سالی که شاگردشان بودم، که به اندازه یک پلکزدن گذشت، تمام زندگی و یافتههای علمیام را مدیون ایشان هستم. از بخشندگیشان همیشه همهجا گفته شده و فکر میکنم همه میدانند که مهمترین عنصر وجودی استاد پورتراب تلاش و مطالعاتشان در زمینههای علمی بوده و همه میدانند که انسان بخشندهای بودهاند.
وی افزود: «استاد پورتراب در آخرین دیدار من با ایشان، دقیقاً در مورد همین وقت اضافهای که جناب سجادی گفتند صحبت کردند. سال گذشته زمانی که زمین خوردند دست ایشان باید عمل میشد که از من و شاگرد عزیزشان جناب شیخی خواستند هیأت امنایی تشکیل شود و در حضور خانهی موسیقی عدهای را مشخص کردند، اعم از وزارتخانه، خانهی موسیقی و غیره. فرمودند تمام سرمایههای معنوی من اعم از کتاب و سازها در راه موسیقی متعلق به خانهی موسیقی است و از اینها باید صرفاً در زمینهی موسیقی استفاده شود. من این ضایعهی بزرگ را به همه تسلیت میگویم.»
پس از سخنرانی نازنین جلالی، گروه کُر ارکستر سمفونیک تهران با همراهی ارکستر کُر سازمان صدا و سیما و همراهی تعدادی از شاگردان استاد پورتراب به رهبری رازمیک اوحانیان رکوییم موتسارت را اجرا کردند. پیش از اجرای این رکوییم، سیدعباس سجادی ترجمهی متن این رکوییم که در تمام رکوییم ها هم این متن استفاده می شود را برای حاضرین قرائت کرد: «آن روز اشک و آن روز فقان، آنگاه که از میان خاکسترها ابنای آدم جملگی برخواهند خواست، در انتظار حسابرسی، از ما دریغ مکن رحمتت را، خداوندگارا به ایشان آرامش ابدی عطا کن، آمین!»
پس از اجرای این قطعه، جلال تهرانی، از شاگردان استاد پورتراب، به ایراد سخنانی پرداخت. وی خیلی خلاصه گفت: «از سال ۱۳۴۰ شاگرد ایشان بودم تا همین لحظه که خدمت شما هستم. من یک ویژگی از ایشان بر زبان میآورم و بس. تمامی ما از بدو تولد زیر پوشش دو معلم هستیم: معلم آشکار و معلم پنهان. معلم پنهان خانواده و جامعه، و معلم آشکار مدرسه و دانشگاه هستند. پورتراب برای همه هر دو نقش را به خوبی بازی میکرد. این ویژگی را در کمتر کسی دیدم. تمامی اهالی هنر، از کوچک و بزرگ، همه شاگرد ایشان بودند. به اهالی هنر تسلیت میگویم.»
حمیدرضا نوربخش، مدیرعامل خانهی موسیقی در این مراسم ضمن تسلیت به جامعهی موسیقی گفت: «چقدر سخت است این لحضات، وداع با یک استاد واقعی، کسی که برای همهی ما حامی بود، معلم بود، و بزرگ بود و هر آنچه از خصائل نیک انسانی که فکر کنید استاد پورتراب داشتند. از طرف شورای عالی خانهی موسیقی، استاد شجریان عزیز، که همه برای او آرزوی سلامتی داریم تسلیت عرض میکنم خدمت جامعهی موسیقی و خانوادهی محترم وی، خواهر گرانقدرشان.»
وی در ادامه گفت: «ما شخصیتی را از دست دادیم که اگر نگوییم بینظیر قطعاً کمنظیر بود. کسی که بیش از هفت دهه از عمرش معلم بود و تا آخرین لحظات عمرش هم معلمی کرد. در هر جلسهای سعی میکرد آموزنده باشد. همانطور که میدانید ایشان عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی هم بودند. همیشه سعی میکردند بیاموزند و بیاموزانند و از آموختن عار نداشتند. با همهی بزرگیشان عار نمیدانستند که چیزی را از جوانی یاد بگیرند. این خصلت بزرگان است که استاد پورتراب آن را داشت. بخشندگی بزرگترین خصلت ایشان بود. هیچ دلبستگی به ظواهر دنیا و مادیات نداشت. بدون هیچ چشمداشتی به شاگردانشان درس میدادند.
وی افزود: «همین شنبهی گذشته ایشان برای کانون مدرسان هم کاندید شدند و برای هرگونه همکاری اعلام آمادگی کردند که من در حضور خودشان تشکر کردم و گفتم کسی که نود سال از عمر بابرکتش گذشته، باز هم خودش را با جرأت تمام به رأی میگذارد و این خصلت کمی نیست. در جلسهی شورای عالی، به هر حال ایشان به لحاظ سنی از بقیه بزرگتر بودند، با تواضع ریاست را به استاد شجریان سپردند. گفتند شخصیت استاد شجریان مؤثرتر و کارسازتر است. من در پایان از کسانی که در این سالها در کنار این مرد بودند و به او خدمت کردندــ شما میدانید که ایشان پس از فوت همسرشان تنها بودند، از خانم نازنین جلالی که در تمام این سالها استاد پورتراب از ایشان راضی بود، از آقای فرشاد شیخی، پویان آزاده تشکر میکنم. یکی دیگر از کسانی که بسیار به ایشان خدمت کردند جناب حمیدرضا عاطفی، معاون اجرایی خانهی موسیقی و پژوهشگر گرامی بودند. امیدوارم خداوند روح این مرد بزرگ را قرین رحمت خود قرار دهد. ما با پیکر او وداع میکنیم اما امیدوارم با اندیشهی او وداع نکنیم.»
سیدعباس سجادی پس از سخنان مدیرعامل خانهی موسیقی با بیان سخنانی بغض چندین سالهی خود را شکست و گفت: «من اجازه میخواهم یک دقیقه تلخ صحبت کنم. سالهاست که در اینجا من لحظات تلخی را برای وداع با دوستان و بزرگان شاهد بودهام. بغض کردم، نتوانستم اینجا گریه کنم، ولی در خلوت خود گریه کردم. چیزهایی را شاهد بودم که بارها با خودم عهد کردم این آخرین بار است که روی سن میروم.
وی افزود: «همین امروز همین صحنههای تلخ دوباره تکرار میشود. کسانی میآیند و میگویند شما اسم فلان شاگرد ایشان را نیاوردید، فلانی هم برای استاد این کار را کرده، فلانجا را چرا نام نبردید، از فلان کس چرا تشکر نکردید. بس کنیم! آیت و نشانه بالاتر از این! که انسانی با این عزمت امروز خاموش و ساکت اینجا آرمیده. انسانهایی با چه عزمتی در بستر بیماری هستند. بس کنیم! بیاید با هم همدل شویم، بیاید باور کنیم. در این روزهای عزیز که شریفترین کلمات از آسمان نازل شده با هم عهد ببندیم که اینقدر کینهورزی نداشته باشیم، همدل باشیم و باور کنیم که روزی هم نوبت ما میشود. این دو بیت از مولوی را پدرم برای من خیلی میخواند: هر روز کسی ز در درآید که منم/ خود را به جهانیان نماید که منم/ تا کار جهان به وی نظامی گیرد/ ناگاه اَجل ز در درآید که منم. خواهش میکنم قدری سعهی صدر داشته باشیم. بیاموزیم که آنچه از ما میماند انسانیت است.»
داوود گنجهای، هنرمند پیشکسوت و عضو هیأت مدیره خانه موسیقی طی سخنانی گفت: «رفتم خدمت دوست عزیزم حسین علیزاده، گفتم حسین جان برو بالا صحبت کن. گفت تو برو حرف بزن. برو دو سه تا از همین حرفها بزن حال پیدا کنیم و بریم. حالا من یکی از آن حرفها میزنم که شما حال پیدا کنید.»
وی در ادامه با بیان خاطرهای از ایشان گفت: «یک روز استاد پورتراب ساعت هفت صبح درِ خانهی ما را زد. در را باز کردم، دیدم آقای عاطفی است، میگوید من و آقای پورتراب آمدهایم خانهی شما. گفتم بیاید بالا. وقتی آمدند استاد پورتراب به من گفت شما چجوری این پلهها را بالا میروید، این منزل را عوض کن! وارد اتاق شدند. به خانمم گفتند از تو تشکر میکنم که به خوبی از داوود من مواظبت کردید که الان که اینجا ایستادم نتیجه هم دارم. بعد اشاره کرد به ویلن و گفت ساز بزنیم با هم؟ گفتم بزنیم. ماهور شروع کردیم و این مرد رفت پشت پیانو و با هم نواختیم.»
گنجهای افزود: «وقتی ساعت ۶ صبح تلفنی با دکتر سریر صحبت کردم، گفتم پورتراب رفت، آنچنان گریهای کرد که برای پدرش نمیکرد. من فقط یه چیز از استاد پورتراب میگویم؛ در کسوت معلمی آنچه داشت میبخشید. این انسان به بهترین شکل رفت.»
وی در پایان ضمن تسلیت به جامعه موسیقی اضافه کرد: «خدایا، در این شبهای عزیز، مرد بزرگ آواز ایران، محمدرضا شجریان، که حالش بسیار بد است، شفای عاجل عنایت کن.»
شهرام ناظری، در پایان این مراسم ضمن تسلیت به هنرمندان و حاضرین گفت: «امروز جمع شدهایم تا با یکی از بزرگان موسیقی ایران وداع کنیم. من اهل هیچ گروه و فرقهای نیستم و همیشه تنها برای خودم کار کردهام. اما با کسانی که از آنها انرژی میگرفتم آمد و رفت داشتم. استاد پورتراب هم که یکی از آنها بود که او نیز رفت.»
وی در ادامه گفت: «معمولاً ما از کسانی که رفتهاند حرف زیاد میزنیم، اما ای کاش از معرفت ایشان درس بگیریم. ای کاش میتوانستیم این ذهنیتهای بد را کنار بگذاریم. اما یاد نمیگیریم و همینجور نسل به نسل بدتر میشویم و انگار توقعی هم نمیشود داشت. پورتراب یکی از کسانی بود که من عاشقش بودم. وقتی ایشان را میدیدم روحم شاد میشد.»
شهرام ناظری در ادامه با خواندن چند بیتی از مولانا، آوازی برای استاد مرحوم مصطفیکمال پورتراب خواند. یاد آرید ای مهان زین مرغِ زار/ یک صبوحی در میان مرغزار/ ای حریفان با بتِ موزون خود/ من قدحها میخورم از خون خود/ گر نمیخواهی که بدهی داد من/ جرعهای می نوش کن بر یاد من.
علی مرادخانی، فرزاد طالبی، علی ترابی، حسین علیزاده، بهرام جمالی، داریوش پیرنیاکان، ابوالفضل صادقینژاد، محمدرضا فیاض، بابک خضرایی، دکتر آذین موحد، فریماه قوام صدری، هوشنگ کامکار، نصرالله ناصحپور، علیاکبر صفیپور، هادی آزرم، سیدمحمد میرزمانی، حافظ ناظری، میلاد عمرانلو، هوشنگ مرادیکرمانی، رضا ناجی، بیژن بنفشهخواه، قاسم رفعتی، علی جهاندار، پرویز بیات، مسعود حبیبی، کریم قربانی، مجید انتظامی، امیرعباس ستایشگر، شهرام صارمی و بسیاری از هنرمندان و دوستداران هنر از جمله حاضرین این مراسم بودند.
لازم به ذکر است مراسم یادبود این هنرمند روز شنبه، ۵ تیر، از ساعت ۱۶.۳۰ تا ۱۸ در مسجد نور میدان فاطمی برگزار میشود.