رهبر ارکستر لنیو گفت:ایجاد ارکسترهای جوانتر برای آموزش افراد کمتجربه از اهداف ماست. علاوهبر اجرای رپرتوار جهانی، اجرای آثار آهنگسازان ایرانی مانند احمد پژمان و حسین علیزاده — مثل «نینوا» — در برنامهها ،شرکت در فستیوالهای بینالمللی نیز جزو اهداف است.
حسین محرمی، رهبر ۲۶ ساله ارکستر لنیو، پس از اجرای چهار سانس پیاپی قطعه «گلوریا» ویوالدی در گفتگو با خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی موسیقی ایران کیفیت، انسجام و نظم این اجرا را نتیجه تمرین طولانیمدت، ساختار آموزشی و تشکیل گروهی ثابت وجوان دانست و گفت: نتیجه و کیفیت اجرا برای ما رضایتبخش بود. ما ماهها تمرین کرده بودیم و به طور کلی از اجرا راضی بودم. گروه کر و ارکستر، هم از نظر تکنیکال بسیار فنی عمل کردند و هم از نظر نظم و آدابی که باید رعایت میشد. حتی در چهار سانسی که تمدید کردیم، در هر سانس حدود بیست صندلی را به اساتید موسیقی اختصاص دادیم؛ اساتیدی که در همین حوزه فعالیت میکنند و شامل مدرسان آواز کلاسیک، رهبران ارکستر و کر هستند. برای مثال آقایان سرژیک میرزاییان، بهرنگ شگرفکار، هامون هاشمی، و خانمها آزاده رضایی و گلاره وزیریزاده از جمله کسانی بودند که پیام های مثبت دادند و معتقد بودند اجرا در سطح استانداردی قرار دارد. اعضای گروه نیز همین احساس را داشتند و معتقد بودند همه چیز خوب پیش رفت و خدا را شکر هر چهار سانس اجرای خوبی بود.
محرمی درباره شکلگیری ارکستر توضیح داد: از کودکی گرایش به رهبری داشتم. تجربههایی که در ارکستر و گروه کر از سنین پایین به دست آوردم، باعث شد همیشه بخواهم ارکستری تشکیل دهم که از افراد جوان و کمتر باتجربه تشکیل شده باشد تا بتوانم با متدی که مدنظر دارم، ارکستر را گروهی آموزش دهم. نکته مهمتر این است که رویکرد من کمی متفاوت از سایر ارکسترهاست. بسیاری از ارکسترها پروژهای کار میکنند و اغلب نوازندگان میان چند ارکستر مشترکاند؛ مانند ارکستر سمفونیک یا ارکستر ملی. اما این سلیقه من نیست. رویکرد من این است که گروهی یکدست و منسجم داشته باشم؛ نوازندگانی که با زبان شخصی من ارتباط برقرار کنند. نوازندهای که هر روز برای سه گروه ساز میزند، نمیتواند برای این مدل اجراها ایدهآل باشد. این انتخاب باعث ایجاد حس خانواده، ثبات و هویت مشخص برای ارکستر لنیو شد.
وی درباره انتخاب اثر Gloria اثر ویوالدی گفت: این قطعه یکی از قطعات جدی موسیقی کلاسیک است و برای شروع بسیار مناسب. بسیاری از آهنگسازان گلوریا نوشتهاند؛ مانند جان راته و باخ و بتهوون. فرم گلوریا شکوه و حالوهوای دوره باروک را نشان میدهد. این قطعه به دلیل بافت پلیفنی موسیقی باروک، چالشبرانگیز است و انتخاب آن برای ما عامدانه بود تا هم ارکستر و هم گروه کر رشد کنند.
وی ادامه داد: میتوانستیم بهجای اجرای کامل، چند بخش معروف را اجرا کنیم؛ کاری که بسیاری انجام میدهند. اما ما مجموعه کامل را همراه با سولوها اجرا کردیم. سولوهای بخش کنت تنور را آقای احمدنژاد اجرا کردند. از نظر آهنگسازی نیز ویوالدی آثار مناسبی برای گروه کر و آواز دارد و این قطعه برای گروه ما کاملاً مناسب بود. وقتی تمرین را آغاز کردیم، این قطعه برای هر دو گروه سخت بود، اما مطمئن بودم باعث رشد سطح آنها خواهد شد؛ و همینطور هم شد.
محرمی مهمترین چالش شخصی خود را مسائل مالی دانست و گفت: وقتی تعداد نفرات بالا میرود — حدود نود نفر — انتظار میرود درآمد خوبی حاصل شود. تلاش زیادی کردیم تا تالار رودکی را برای اجرا داشته باشیم، چون از نظر آکوستیک بهترین بود، اما موفق نشدیم. معمولاً سالنها را به تهیهکنندگان آشنا یا افراد سرشناستر میدهند و طبیعی است که اعتماد به جوانترها کمتر باشد؛ هرچند خواست قلبیشان اعتماد به نسل جوان است.
وی افزود: چون مجبور شدیم سالن کوچکتری بگیریم، نتوانستیم درآمد حاصل را بهصورت مطلوب و مساوی میان اعضا تقسیم کنیم. برای اجراهای آتی تلاش میکنیم سالن مناسبتری انتخاب کنیم.چالش دیگر، هماهنگی میان گروه کر و ارکستر بود. تمرینها را در آموزشگاه خودم، باوور، برگزار میکردم. برخی روزها تمرین اکشن برای سازهای بادی، و برخی روزها برای خوانندگان باس داشتیم. مشکل بزرگتر این بود که بسیاری از اعضا شغلشان موسیقی نیست و هماهنگی زمان تمرینها دشوار بود، اما خوشبختانه انجام شد و اعضا مسئولیتپذیر بودند.
وی گفت: کار با این تعداد نوازنده و خواننده بسیار سخت است، اما چون از کودکی در فضای ارکستر و کر بودم، میدانستم چه چیزهایی ممکن است آسیبزا باشد. همه این موارد را خط قرمز قرار دادم تا مانع از بروزشان شوم. دستیار خاصی نداشتم و همه کارها را خودم انجام دادم. نظم و اخلاق حرفهای مهمترین دلیل موفقیت این اجرا بود. همانطور رفتار کردم و همان را به اعضا آموزش دادم تا فضای آکادمیک و مسئولانهای شکل بگیرد. با وجود فشار سن کم و تجربه کمتر نسبت به رهبران باتجربهتر، توانستم پروژه را به انجام برسانم.
حسین محرمی درباره اولویتهایش گفت: در جلسات اولیه، دقت تکنیکال، ریتم، کوک و مسائل موزیکالیته مهمترین موارد است. معتقدم نوازنده باید دقیقاً آنچه را که در نت نوشته شده اجرا کند و مخاطب برداشت شخصی خود را خواهد داشت. تفسیر موسیقایی و رعایت سبک تاریخی ـ مثل دوره باخ ـ ضروری است. من موسیقی آهنگساز را دستکاری نمیکنم چون به آن احترام میگذارم.
محرمی گفت: تا چند سال پیش امیدی به موسیقی کلاسیک ایران نداشتم، اما اکنون نسل جدید در حال پیشرفت است. در گذشته افراد مجبور بودند برای آموزش مهاجرت کنند، اما اکنون با کلاسهای آنلاین استادان آلمانی یا اتریشی — مانند تجربه شخصی من — میتوان سطح آموزش را در ایران بالا برد. امیدوارم رشته رهبری و سایر شاخههای موسیقی در دانشگاهها تفکیک شود و فستیوالها و مسابقات تخصصی برگزار شود. این رقابت برای نسل جوان بسیار جذاب است و تأثیر زیادی دارد.
این رهبر ارکستر بیان داشت: یکی از اهداف اصلی، حفظ روند آموزشی ارکستر است؛ حتی اگر ارکستر به سطح اجرای ماهانه و رپرتوارهای سخت برسد، آموزش همچنان ادامه دارد. ایجاد ارکسترهای جوانتر برای آموزش افراد کمتجربه نیز از اهداف ماست. علاوهبر اجرای رپرتوار جهانی، اجرای آثار آهنگسازان ایرانی مانند احمد پژمان و حسین علیزاده — مثل «نینوا» — در برنامهها قرار دارد. شرکت در فستیوالهای بینالمللی نیز جزو اهداف است.
محرمی در پایان افزود:تلاش دارم اجرای آثار آهنگسازان معاصر و نسل جدید باید در برنامه باشد. اخیراً در کنسرتی از خانم پانیذ فریوسفی و ارکستر سمفونیک تهران شرکت کردم که آثار دو آهنگساز خانم اجرا شد و از سطح بینالمللی این آثار شگفتزده شدم. .رویکرد من این است که ارکستر باید همه سبکها را اجرا کند: ایرانی، معاصر، باروک، کلاسیک و موسیقی فیلم. این تنوع هم چالش خوبی است و هم ضرورت دارد؛ چون هنرمند باید در همه سبکها حضور داشته باشد.