پایگاه اطلاع رسانی موسیقی ایران
https://nay.ir

برای روح حساس نابغه ایل قشقایی

شیوه‌های نوازندگی فرود گرگین‌پور در موسیقی قشقایی چنان بود که شاید نظیر او دیگر در ایل پدید نیاید؛ اما شخصا معتقدم که حساسیت بالاتر از حد و عشق زلال، او را بسیار آسیب پذیر کرده بود.

دامون شش‌بلوکی موزیسین و پژوهشگر موسیقی قشقایی که ارتباط نزدیکی با زنده‌یاد فرود گرگین‌پور داشت در سالروز درگذشت این موزیسین صاحب‌سبک به سفارش پایگاه اطلاع‌رسانی موسیقی ایران، یدداشتی درباره او نوشته که در ادامه می‌آید. شش‌بلوکی در این یادداشت چنین آورده است:

«طایفه ای از ایل قشقایی و نخست ریشه آن از تیره‌ای در طایفه شش بلوکی و تیره علی آقالو بود و سپس در طایفه عمله استقرار یافت، طایفه ای بنام مختارخانلو به سرپرستی مختارخان که از نسل بهمن بیگ و گرگین بیگ بود تشکیل گردید. عمدتا افرادی نخبه از بسیاری جهات و با حضور در نظام ایلخانی با مناصبی مرتبط با هوش و ذکاوت آنان.همانطور که در کتاب و یا مقاله های دیگر به کرات بدان اشاره نمودم موسیقی در ایل قشقایی ویژگی ممتازی داشته و دارد و آن اینکه در میان خوانین و طبقات بالایی نگاه ویژه و مدرنی به موسیقی و موسیقیدانان وجود داشته و حتی بسیاری موسیقی دانان از جمله صمصام السطان ایلخانی خود نوازنده چگور و خواننده ای بنام بوده و یا در مثالی فراگیر بسیاری مقامهای موسیقایی قشقایی منسوب به نام بسیاری خوانین و کلانتران ایل بوده است.

از این جهت و با این جایگاه خاص ارزشمند معنوی و ممتاز هنری بعید بود ذوق و نبوغی در خانواده ای وجود داشته باشد و موزیسینی توانا از آن خانواده برپا نخیزد. نظام خانواده در ایلی  که مردمان آن از بدو تولد با نوای لالایی های دل انگیز مادرانه تا زمان مرگ مردمانش  با سوگ خوانی و اوخشاماگ های سوزناک قشقایی با موسیقی زیسته  و می زی اند. در فرزندان مختار که در آغاز، الیاس خان شاگرد داوود خان نکیسا موسیقیدان ایل قشقایی بود. وی با توجه به علاقه مندی به موسیقی اما در دوران آموزش نوازندگی علاقه چندانی به یادگیری در حوزه نوازندگی  نشان نداد و همین ماجرا باعث شد تا حبیب‌الله خان برادر کوچکترش که در طی آموزش برادر بزرگتر از کنار درزهای چادر آموزش الیاس خان توسط داوود خان نکیسا را دنبال می‌کرد و روزی در میهمانی خانوادگی به اصرار مادر که این موضوع را میدانست چنان سازی (که نتیجه تماشای یواشکی آموزش برادر و تمرین مخفی در انباری بود) نواخت که انگشت حیرت بر دهان حاضران از جمله استاد مسلم ایل استاد داوود خان نکیسا گزیده شد.

این بود که ادامه آموزش موسیقی توسط برادر کوچکتر نزد داوود خان دنبال شد. حبیب‌الله خان، در دوره‌ای که اسماعیل خان صولت‌الدوله عاشق‌های ایل را برای بهره‌گیری از محضر استادان موسیقی ایرانی به تهران آورد، به دلیل علاقه‌مندی‌اش به هنر و به‌ویژه موسیقی، با آن‌ها همراه شد و از محضر استادان بنامی بهره برد.

او بعدها با بی‌بی‌معصومه بهمنی(بهمن‌بیگی) ازدواج کرد و به دلیل نسبت فامیلی چهار تن از فرزندانش که حاصل این ازدواج بودند نابینا به دنیا آمدند؛ و البته در ابتدا کم بینایی شدید و در خردسالی عدم بهره مندی کامل از نعمت بینایی. اما در مورد این فرزندان نبوغ و استعداد مصداق «خداوند یکتا گر ز حکمت ببندد دری/ ز رحمت گشاید در دیگری» نکته ای بود که شاید در برابر خطایی چون ازدواج فامیلی بشرش به رحمانیت و رحیمیتش  بروز نمود.

حبیب‌الله‌خان که فردی با بینش و نگاهی ژرف بود کمر همت بسته و به جد از فرزندانش حمایت ویژه‌ای کرد و آنان را که از خود استعداد ویژه ای در موسیقی و ادبیات نشان داده بودند به سوی موفقیت هدایت کرد و نزد استادان موسیقی فرستاد تا این هنر را بیاموزند. او تلاش‌های زیادی کرد تا فرزندانش به ویژه فرهاد و فرود که از بقیه بزرگ‌تر بودند، بتوانند نامی در میان ایل برای خودشان دست و پا کنند.

هر چهار فرزند در دانشگاه، رشته ادبیات فارسی را خواندند. فرهاد، بعدها تحصیل در مقاطع بالاتر این رشته را هم ادامه داد و استاد دانشگاه شد. فرود اما بعد از پایان دوره کارشناسی در رشته ادبیات، رشته موسیقی را در فضای آکادمیک دنبال کرد. هر دوی آن‌ها با آکاردئون‌نوازی به عرصه موسیقی وارد شدند. فرهاد این ساز را به شکلی شخصی و بداهه گونه و خاص با الهام از خمیرمایه و جوهره ی زیبای موسیقی عشایری جنوب خصوصا فارس ادامه داد و تا چند سال گذشته که از رخت از دنیا بربست، همواره در محافل و مجالس ادبی و موسیقایی حاضر می‌شد و برای مخاطبان، ساز می‌نواخت. فرود اما بعدها کمانچه‌نوازی را دنبال کرد و نغمه‌های قشقایی را با کشیدن آرشه روی این ساز، به گوش علاقه‌مندان رساند. پیانو و ویولون را نزد اساتید بنام دنبال کرد و در آنها نیز تبحر جست

آهنگ های زیبایی بر اساس رپرتوارهای موسیقی قشقایی ساخت و در موسیقی ایرانی نیز آثاری ارزشمند خلق کرد

فرود روحی حساس، قلبی مهربان و بسیار عاشق مردم بود.

خاطرم می آید زمانی روزهایی که نوجوان بودم دستان فرود را گرفته و او را به مدرسه ای که در آن آموزگار بود میرساندم در طی مسیر تمام جزئیات موجود در مسیر را از من می پرسید و چنان عمیق دردمند غصه دار رفته‌گری که او را شرح می‌دادم می‌شد تا نگرانی برای غذای گربه ای که با چند بچه کوچکش در کناری کز کرده بودند.

گاهی حتی مقداری پول که همراه داشتیم را در مسیر به نیازمندان می‌بخشیدیم.

فرود قصه تراژدی گونه زندگی عماد خراسانی را برایم تعریف می‌کرد و سپس با تلفن سکه ای به منزل عماد زنگ می زدیم و از استاد می‌خواست که خود ایشان ماجرای عاشقانه شان را برایم تعریف کنند.

در منزل ساعتی برایش کتاب می‌خواندم از ۴اثر اسکاول شین تا غزلیات شمس را بخوبی در زمانی که برای فرود می‌خواندم بیاد دارم.

فرود معتقد به رسالت هنر برای توده مردمان بود و همواره از این موضوعات سخن می‌راند.

از هوش و استعداد و آثار و تلاش‌های او بخواهیم بگوییم مجال بسیاری مطلبد اما می‌توان به تاثیرات گسترده او در موسیقی و شیوه های نوازندگی او در موسیقی قشقایی سخن راند که شاید نظیر او دیگر در ایل پدید نیاید؛ و او شاید که نه قطعا آرزوی پدر هنرمند خود حبیب الله خان را برآورده کرد

فرود سال‌های چندی از پایانین سالهای زندگی خود را درگیر بیماری سخت روحی و روانی مانیا گردید

اما شخصا معتقدم که حساسیت بالاتر از حد و عشق زلال او را بسیار آسیب پذیر ازین لحاظ کرده بود

سالها در رنج بیماری بسر برد تا سرانجام در روزهای سرد زمستان دار فانی را وداع گفت

یادش گرامی

و راهش را مبینیم چون سبکی پر رهرو است.»