انجمن موسیقی ایران
https://nay.ir

بخوان برای ایران

به گزارش نای به نقل از دفتر موسیقی، بابک رضایی (مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) با انتشار متنی به عنوان «بخوان برای ایران» از توانمندی‌های موسیقی برای ایجاد هم‌دلی، هم‌گرایی و اتحاد میان ایرانیان در رویدادها و بزنگاه‌های تاریخی مهمی کشورمان سخن گفت.

در متن یادداشت مدیرکل دفتر موسیقی آمده است:

سابقه نقش‌آفرینیِ بهنگام و وسیعِ موسیقی در تاریخ اجتماعی ایران، در سراسرِ تجربه زیستی این مردم و این سرزمین، همیشه به چشم آمده است و پررنگ‌ترین آنها، همین قطعه «ای ایران، ای مرز پُرگهر» و نقش آفرینی‌اش در اوج ناامیدیِ آحاد مردم، از توان دفاعی نظامیِ خودی است در زیر سایه اشغال دولت‌های فاتح جنگ جهانی دوم، در همین تهران!

غرض حضور روشن و بسیار نافذ هنر موسیقی است، برآمده از همه تاریخ فرهنگی ایران و البته کمال‌یافته با آیین رحمانی اسلام که در هزاره اخیرِ زیست اجتماعیِ ساکنان این میهن بوده است و می‌بینیم نقطه عطف این پیوندِ سازنده بین هویّت ملی و باورهای دینی را در عشق ایرانیان به مرکز تجمیع درخشانی به نام «حسین (ع)» و حماسه بی‌نظیر او که تابلوی کاملی از تاریخ انسان، فشرده‌شده در یک روز، به نام عاشورا است و باز هم موسیقی، که در تعزیه کربلای او، در قامت روایت‌گری زنده و جاری، نقش‌آفرینی می‌کند آن هم با نشانی از ارتباطات و تشابهات پیونددهنده این چهره دینی‌ـ‌تاریخی، با سیاوش، در پندار اساطیری‌ـ‌تاریخی ایرانیان.

و در ادامه همین سابقه سده اخیر و کارکرد «ایران، ای مرز پرگهر» است که در همین جنگ تحمیلی اخیرِ ۱۲ روزه نیز، موسیقی، داوطلبانه همچون آرش، به امیدآفرینی و وحدت‌بخشی، قد می‌افرازد و سیاوش‌وار از میانه آتشِ تجاوز و دروغ و دشمنی، باز هم سربلندانه می‌گذرد؛ بر اسبی رهوار که خواه عنوانش «ای ایران» و طنین آن در محضر بالاترین رکن سیاسی این کشور، در شب عاشورا باشد و خواه «علاج» و یا هر عنوان دیگری؛ که هرچه باشد رنگ‌های متنوّعِ برآمده از یک منشور است: ایران پیوندیافته با داشته‌های تاریخی و ارزش‌های ملّی‌اش، و تنیده‌شده و قوام‌یافته در باورهای اعتقادی.

و ایران ما، در همین‌ها زنده بوده است و به زندگی ادامه داده است و خواهد داد. امروز، آنچه در ورای نکته‌های درست و بجایی همچون رعایت حقوق معنوی می‌تواند چراغ راه و نقطه عزیمتی استوار و تمام‌ناشدنی برای فردای روشن این فرهنگ و خاک باشد؛ همین توان هسته‌ایِ فرهنگ و هویّت ایران و توانمندی‌های اصل وجودی موسیقی است که با قدرت شگفت و نفوذی دلنشین، تنها با تعدادی نُت و کلمه، و البته به اتّکاء ذخایر عمیق اجتماعی‌اش، کاری می‌کند کارستان.

و بر اساس توجه به همین‌هاست که امروز، در زمانه‌ای که واقعاً ما را وقت تنگ است و ایرانِ مادر، بسیار فراتر از همیشه؛ از ما می‌خواهد، روزِ قدر دانستن بیش از پیش داشته‌ها و اشتراکات است برای تبدیل‌شدن این نقش‌دهی‌های تازه موسیقی، به گفتمان «زبان مشترک با مردم داشتن» و «با مردم همراه بودن» در تمام حوزه‌های هنری، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و…

و برآمدن نگرشی واقع‌بینانه، حکیمانه و عزّتمندانه، که امید می‌رود از میانه نگاه‌های محدودگرایانه و تک‌صدایی، سربرآورد و به گشایشی همه‌گیر بینجامد؛ در راستای هم‌افزایی‌های پیش‌برنده و توجه به مؤلّفه‌هایی که سال‌هاست بدخواهان اصرار بر نادیده شدنشان دارند.